مجموعة اجسام منتظم از مشهورترین مجموعة چند وجهی ها در زمان باستان است. تائتتوس ریاضیدان یونانی(369-415 ق.م ) اولین کسی است که با آنها ریاضی گونه برخورد کرد.افلاطون(347-427 ق. م ) دوست تائتتوس ،چند وجهی های منظم را با کیهان شناسی خود در آمیخت.تیمائوس(کتاب افلاطون) در گفت گوی خود روی چهار عنصرکه همه چیز از آنها تشکیل شده است،بحث می کند. اجزای زمین به شکل مکعب هستند و به حالتی استوار روی قاعده شان قرار دارند. اجزای هوا که هشت وجهی های منتظم هستند، و اگر روی رئوس مخالف قرار گیرند، به آزادی می چرخند. اجزای آتش ، چهاروجهی های منتظم هستند. اجزای آب بیست وجهی و تقریبا" کروی هستند. و مانند مایعات می توانند بغلتند. اجزای تشکیل دهنده اتر 12 وجهی و بسیارسبک هستند. در قدیم تصور می شد تمام اجرام سماوی از مادة سبکی به نام اتر تشکیل شده اند که خاصیت چرخندگی دارند.
در دوره رنسانس، زمانیکه نوشته های کلاسیک روم و یونان باستان با پشت سر گذاشتن سال های تاریک اروپادر دسترس قرار گرفت ، خداشناسان ، فلاسفه و دانشمندان کارهای افلاطون و اقلیدس را مورد مطالعه قرار دادند،و این مطالعه ها علاقة آنها به چند وجهی ها بر انگیخت.
یوهانس کپلر آلمانی(1630-1571 )آرزوی بزرگش در زندگی این بود که بتواند تئوری خورشید مرکزی را تکمیل کند. او سادگی و هماهنگی این تئوری را به صورت لذتی باورنکردنی می نگریست. برای کپلر چنان الگوهایی از انتظام هندسی و رابطه های عددی سر رشته ای بود برای شناخت اندیشه خداوند او درصدد بود تا از راه تئوری خورشید مرکزی این الگو ها را بیشتر نمایان کند .در نخستین اثر بزرگ خود کوشید تا ترتیب و فاصله مدارهای سیارات را چنان که کپرنیک محاسبه کرده بود به نحوی از طریق اشکال هندسی توجیه کند کپلر به دنبال دلایلی می گشت تا دریابد چرا فقط شش سیاره قابل رویت وجود دارد و چرا با چنین ترتیبی قرارگرفته اند اینها مسائل ارزشمندی است که حتی امروزه پاسخ دادن به آنها بسیار دشوار است.
کپلر فکر می کردکه کلید حل این مسائل در هندسه است.او به جستجویی میان شش سیارة شناخته شده پنج چند وجهی منتظم برآمد. او با استفاده از روش آزمایش خطا راهی برای آرایش چند وجهی ها به دست آورد.کپلر چند وجهی های منتظم را به دستگاه کوپر نیک و سیارات وارد ساخت و از آنها برای توجیه ترتیب و اندازة مدار سیارات استفاده کرد. طرح او مانند شکل پشت جلد است. زحل در کرة خارجی حرکت می کند که شامل یک مکعب است و یک کره در آن قرار دارد که مشتری روی آن حرکت میکند وخود شامل یک چهار وجهی منتظم است که کرة مریخ در آن قرار دارد.به همین ترتیب کرة مریخ شامل یک دوازده وجهی منتظم است،پس کرة زمین شامل یک بیست وجهی،کرة زهره شامل یک هشت وجهی و در نهایت کرة عطارد است. کپلرکشف خود را اتحاد میان عناصر زمینی و آسمان ها میدانست.
او چنان از طرح خود به وجد آمده بودکه از دوستش دوک خواست که مدلی طلایی از چند وجهی های تودرتووکره ها برای نشان دادن طرح او به دنیا و توضیح جهان مرموز ساخته شود.کپلر می نویسد من ابعاد مدارهای سیاره ای را براساس اخترشناسی کوپرنیکی در نظر گرفتم که بر طبق آن خورشید در مرکز عالم ثابت است. و زمین هم به دور محور خود و هم به دور محور خورشید می چرخد، و نشان دادم که اختلاف های مدار های آنها با پنج شکل منظم فیثاغورثی تطبیق می کند.
ما امروزه می دانیم که این آرایش کاملا تصادفی بوده است. برای کپلر این الگو هم فاصلة سیارات و هم شش عدد بودنشان را توضیح می داد و همچنین آن یگانگی را که کپلر در میان مشاهده های هندسی و علم جستجو می کرد در برداشت.
نتیجه های کار کپلر که در سال1597 منتشر شد،تخیل و توانایی ریاضی او را نشان می دهد.