روزی روزگاری اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند برای نزول باران دعا کنند همه با هم به مرکز دهکده زیر آسمان رفتند تا دعا کنند پسرک چترش را برداشت ودوان دوان آمد برای دعا کردن
این بود ایمان واقعی
صفحـه اول سایـت
ساخت فروشگـاه اینترنتـــی
وبلاگ بسازید و کسب درآمد کنید
سایت عکس های متحـرک
نظرات و پیشنهادات