آهار زدن به کاغذ: ایرانیان که در کار ساختن کاغذ پوستی(پارشمن) تجربههای زیادی داشتند کوشیدند آن تجربهها را در ساختن کاغذ جدید نیز به کار گیرند. از این رو، به کاغذ نشاستهی گندم میزدند که سطح کاغذ را برای نوشتن با جوهر مناسبتر میکرد.
2. بهرهگیری از آبدنگ: این دستگاه کوبهای پتکمانند بود که با چرخاب به جنبش در میآمد و از آن برای خرد کردن تکههای بزرگ چوب بهره میگرفتند. به گفتهی ابوریحان بیرونی، در سمرقند از پتکهایی استفاده میشد که با نیروی آب به کار میافتادند.
3.بهرهگیری از قالب خیزران. نوارهایی از چوپ خیزران را مانند حصیر به هم میبافتند و برگههای کاغذ خیس را برای آبکشی روی آن میگذاشتند و پس از این که آب آن گرفته شد در حالی که ورقه هنوز مرطوب بود، آن را برمیداشتند. این کار به سازندهی کاغذ امکان میداد به طور پیاپی ورقههای کاغذ را روی همان یک قالب آبکشی کند. پیش از آن، ورقهی کاغذ را روی پارچهی درشتبافی پهن میکردند، اما تا زمان خشک شدن ورقهی کاغذ، نمیتوانستند آن را از روی پارچه بردارند.
4. بهبود کاغذ و بازیافت آن. افزودن موادی مانند بذرک، پنبه و کهنه پارههای کتان به ترکیب کاغذ و همچنین بهرهگیری از خرده پارههای کاغذ و پارچههای کهنه که در بهبود کاغذ سودمند بود و شیوهای از بازیافت نیز بود.
5. کاغذ رنگی. در برخی دستنوشتههای نویسندگان مسلمان دستورهایی برای ساختن کاغذ به رنگهای قرمز، سبز، آبی، صورتی، زرد، پیازی و ارغوانی وجود دارد و حتی نوشته شده است که چگونه میتوان کاری کرد که برگههای کاغذ کهنه و دیرین به نظر برسند.
کاغذ در اروپا
کاغذسازی از شمال آفریقا به سرزمینهای مسلمان نشین اروپا، یعنی جزیرهی سیسیل(صقلیه) در ایتالیا و شهرهای شاطبه و قرطبه در اسپانیا(اندلس) راه یافت و در سال 1276 میلادی در ایتالیا و اسپانیا به فراوانی به کار میرفت. نخستینبار زایران مسیحی که از زیارتگاهی در اسپانیا بازمیگشتند، چند تکه کاغذ ساخت مسلمانان را با خود به مرکز اروپا بردند. پیش از آن، اروپاییها از کاغذ پوستی و پاپیروس برای نوشتن بهره میگرفتند. اما کاغذ مسلمانان بر آن دو مادهی نوشتنی برتری داشت. از این رو، بازرگانی نورنبرگی در سال 1390 میلادی نخستین کارخانهی کاغذسازی را در آلمان بر پا کرد و در این کار از کاغذسازان ایتالیایی بهره گرفت که خود آنها از شاگردان مسلمانان بودند. نخستین کارخانهی کاغذسازی انگلستان نیز در سال 1490 کار خود را آغاز کرد که البته چیزی نبود جز یک آسیاب آبی از کار افتاده که برای خرد کردن چوب به کار گرفته شد.
کاغذسازی آرامآرام در اروپا گسترش یافت، اما تا سدهی نوزدهم میلادی ، مانند سرزمینهای اسلامی، به صورت دستی انجام میشد. کاغذسازان قالبی بزرگ و پهن داشتند که شبکهای توری مانند از سیمهای نازک به هم بافته شده داشت. قالب را در ظرف بزرگی فرو میبردند که دارای خمیری آبکی از چوب خرد شدهی درخت بود. سپس قالب را از ظرف بیرون میآوردند، در حالی که سطح آن را لایهی نازکی از خمیر چوب پوشانده بود. آنگاه قالب را چنان به راست و چپ و عقب و جلو تکان میدادند تا لایهی یکدست و همواری از خمیر چوب به وجود آید و آب آن نیز بیرون رود. برگهی خیس کاغذ را روی پارچهی پشمی میگذاشتند و پارچهی دیگری را روی آن برگهی کاغذ میگذاشتند و برگهی کاغذ دیگری را روی آن پارچه دومی میگذاشتند و همین طور برگههای کاغذی و پشمی را یکدر میان روی هم میچیدند. در پایان، بستهی به دست آمده را زیر ابزار فشرده کننده میگذاشتند تا آب آن بیرون بیاید. سپس کاغذها را در انباری آویزان میکردند تا خشک شوند. سرانجام، کاغذها را در حمام ژلاتین فرو میبردند و بار دیگر خشک میکردند تا آب زیادی را به خود نگیرند.
در سال 1798 میلادی، لوئیس رابرت فرانسوی دستگاه کاغذساز را اختراع کرد که بسیار ساده بود و قالب کاغذسازی آن چیزی مانند نوار نقاله بود که آن را با دست میچرخاندند و در نتیجه کاغذسازی را به طور پیوسته انجام میدادند. در سال 1804، هنری و سیلی فوردرینیر نمونهی بهبود یافتهای از آن را در انگلستان ساختند. پس از این، دستگاههای دیگری ساخته شد که در کار آمادهسازی خمیر کاغذ بسیار کارآمد بودند. سرانجام در سالهای پایانی سدهی نوزدهم میلادی، دستگاهی ساخته شد که همهی مرحلههای آمادهسازی خمیر تا ساختن برگههای کاغذ را انجام میدهد. نمونههای امروزی این دستگاههای خودکار نزدیک 100 متر داراز و 4 متر پهنا دارند و کاغذ را به صورت طاقههای استوانهای بزرگی میسازند که ممکن است بیش از 20 تن وزن داشته باشند.
اکرم نصرآزادانی