صدای شنیدن آب لذت بخش است اما این که می شود این لذت را تعریف کرد، خیلی هم آسان نیست. حداقل من نمی توانم اما این را می دانم که شنیدن آهنگ و موسیقی، بر روان انسان اثر دارد. میزان لذت را هم می شود از رفتار آدم ها تشخیص داد.
آرامشی که صدای آبشار و موسیقی اش به انسان منتقل می کند قابل مقایسه با هیچ نوع موسیقی دیگری نیست. آن هایی که با علم طبیعت آشنا هستند می گویند موسیقی طبیعت آهنگ خودش را دارد و تاثیر آن را فقط می توان از محیط طبیعی به دست آورد.
بقیه ابزارهای موسیقی، اگر چه می توانند به ما آرامش بدهند اما دقیقا مثل غذاهای مصنوعی عمل می کنند و تاثیرشان ماندگاری طولانی ندارند. بارها افرادی را دیده ایم که برای تامین انرژی روحی خود به کنار دریا یا رودخانه ها می روند. یا در مقابل آبشاری بلند، ساعت ها می ایستند و به صدای آب گوش می دهند.
اگر روح این افراد قابل دیدن بود، قطعا می توانسیتم تاثیر موسیقی آب را روی آن ها ببینیم. پدربزرگم که حدود صد سال از خدا عمر گرفت می گفت: صدای آبشار، سیاهی چرک آلود روح ام را کیسه می کشد. می گفت: هر انسانی احتیاج دارد تا گاهی به دامن طبیعت برود. کنار آبشارها بایستد و با موسیقی خالصی که دارد، روح اش را از آلودگی هایی که متوجه اش نیست پاک کند.
او تا زمانی که زنده بود، هر روز جمعه قبل از طلوع آفتاب به دشت و صحرا می رفت و در کنار آبشاری که نوجوانی محل اش را می شناخت، روح اش را کیسه می کشید تا هرگز اجازه ندهد آلودگی های روزمره بر او غالب بشود.
امروزه ثابت شده آن چه پدربزرگم به آن کیسه کشی روح می گفت، همان “یون” های مثبت و منفی هستند. یون های منفی باعث می شود تا بدن و به طبع آن ذهن ما دچار آرامش بشوند. انسانی که آرامش دارد، می تواند این آرامش را به انسان های دیگر منتقل کند. کاش همه یک آبشار بلند و پر آب را در کنار روح مان داشتیم.
منبع: سایت دانش چی