قطع نظر از اینکه تسبیح را بشر اولیه بصورت طوق و به منظور زینت از مهرههای مختلف بکار میبرده، بطور کلی تسبیح از دوران مسیحیت پیدا شده و مسیحیان تسبیحهای طویلی را که از انتهای آن صلیب میآویختند به گردن میآویختند.
استفاده تسبیح در ابتدا حکم زینت را داشته و برای جنس دانههای این تسبیح از همه چیز استفاده میکردهاند که اغلب آنها شیشهای بوده بعدها کشیشهای نستورین که در شرق میزیستند از آن برای ذکر اوراد استفاده کردند و بعضی از کاتولیکها نیز بهمین منظور آنرا بکار میبردند.
اما پرتستانها هیچوقت بدین شکل از تسبیح استفاده نکردند و حتی استعمال آنرا بدان منظور منفور میدانند
زیرا میگویند در کتاب خدا راجع بآن اشارهای نرفته و بطور کلی کسانی را که از تسبیح به منظور دینی استفاده میکردند تقبیح کرده و به اوهام پرستی و خرافات متهم کردهاند. زیرا بر این عقیدهاند که عیسی تقلید و اوهام پرستی را منع میکند و استعمال تسبیح و امثالهم را از احکام مردم حساب میکند نه از احکام خدا.
«آنگاه که کاتبان و فریسیان اورشلیم نزد عیسی آمده گفتند، چرا شاگردان تو از تقلید مشایخ تجاوز مینمایند، او در جواب گفت، شما نیز به تقلید خویش از حکم خدا چرا تجاوز میکنید سپس عبادت را عبث میکنند زیرا که احکام مردم را به منزله? فرائض تعلیم میدهند.
تقسیم بندی کلی تسبیح
برای دانستن انواع و اقسام تسبیح باید تقسیم بندیهای درباره آن به ترتیب زیر انجام داد:
الف ـ تقسیم بندی از لحاظ ساختمان.
ب ـ تقسیم بندی از لحاظ تعداد دانه.
ج ـ تقسیم بندی از لحاظ طرز ساخت و نوع کار.
د ـ تقسیم بندی از لحاظ نوع جنس دانه.
هـ ـ تقسیم بندی از لحاظ کشورهای سازنده.
و ـ تقسیم بندی از لحاظ شکل دانه.
تسبیح از تراشیدن و شکلدادن مواد گوناگونی درست میشود. از آن جملهاست سنگهای کهربا، فیروزه، عقیق و خُماهان، و نیز گل پخته که گاه مانند خرمهره لعاب دادهشدهاست. همچنین برخی از تسبیحها را از تراشیدن و تیلهوار نمودن چوب سخت و تیرهرنگ درخت بان یا یُسر میسازتد که گاه آنرا نقرهکوب نیز مینمایند
اهمیت و ارزش تسبیح
در اهمیت تسبیح می توان به آثار آن توجه داد با این همه می توان به اموری در قرآن اشاره کرد که خود بیان گر ارزش و اهمیت تسبیح در آموزه های قرآنی است. در مساله معراج و اسرای پیامبر، آغاز سیر و معراج با تسبیح است. افزون بر آن تسبیح خداوند از جانب مومنان به عنوان هدفی برای بعثت پیامبر (ص) مطرح می شود و خداوند در آیه 8 و 9 سوره فتح در این باره می فرماید:
انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا لتومنوا بالله و رسوله و تعزروه و توقروه و تسبحوه بکره و اصیلا؛ ما تو را به عنوان گواه و مژده دهنده و ترساننده فرستادیم تا مومنان به خدا و رسولش ایمان آورده و خدا را بامدادان و شامگاهان تسبیح کرده و دین را یاری داده و بزرگ و گرامی دارید.
در ارزش و اهمیت تسبیح و مقام بزرگ آن همین بس که موسی (ع) آن را به عنوان هدفی برای خویش از خدا درخواست می کند تا بتواند در فرصت های مناسب در این مقام قرار گیرد و به تسبیح گویی خداوند بپردازد.(طه آیه 25 و 33) چنان که تسبیح گویی یونس در درون نهنگ موجب شد تا پس از چهل شبانه روز اسارت در ظلمات از آن رهایی یابد و به مقام خویش بازگردد. ( انبیاء آیه 87) هم چنین زکریا قومش را بدان ترغیب و تشویق نماید( مریم آیه 7 تا 11) و یا خداوند مومنان را بدان تشویق کند تا به یاری تسبیح از ظلمات مادیت و آثار و پیامدهای آن رهایی یابند.(احزاب آیه 42 و 43)
استخاره با تسبیح اقسامی دارد:
1. تسبیح را گرفته و سه بار بر پیامبر اکرم(ص) و آل او(ع) درود فرستاده، و سپس مقداری از تسبیح را جدا نموده و دوتا دوتا می شمارند؛ چنان چه یک مهره باقی ماند، مفهومش امر به آن عمل؛ و اگر دوتا باقی ماند؛ مفهومش نهی از آن عمل است. مرحوم مجلسی می فرماید: پدرم از شیخ بهایی چنین روایت می کرد که:
به طور شفاهی از اساتیدمان و آنان از امام عصر(عج) شنیدند که در مورد استخاره به تسبیح میفرمودند: تسبیح را گرفته و سه بار صلوات بر پیامبر اکرم(ص) می فرستد و مقداری از تسبیح را جدا می کند و آن گاه دوتا دوتا می شمارد و اگر یکی باقی ماند آن کار را انجام دهد و اگر دوتا باقی ماند آن را ترک نماید.(ر.ک. به سفینة البحار، ماده خیر)
2. روش دیگر این است که حمد را یک بار و اخلاص را سه بار خوانده، و پس از پانزده بار صلوات، این دعا را می خواند: “اللهم إنّی أسئلک بحق الحسین و جده و أبیه و أمه و أخیه و الأئمة من ذریته أن تصلی علی محمد و آل محمد و أن تجعلنی لی الخیرة فی هذه السبحة و أن ترینی ما هو الأصلح لی فی الدین و الدنیا اللهم إن کان الأصلح فی دینی و دنیای و عاجل أمری و آجله فعل ما أنا عازم علیه فأمرنی وإلا فانهنی إنّک علی کل شیء قدیر» یعنی خداوندا!
به حق حسین و جدش و پدرش و مادرش و برادرش و امامان از نسل او، از تو درخواست می کنم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و خیر مرا در این تسبیح قرار دهی، و آنچه برای دین و دنیای من شایسته تر است به من بنمایانی. خداوندا! اگر این عمل در دین و دنیا و حال و آینده کار من که عزم بر انجامش دارم، شایسته تر است پس مرا به آن امر نما، وگرنه مرا از آن نهی نما؛ به درستی که تو بر هر چیزی توانایی.
بعد به دلخواه بخشی از تسبیح را جدا نموده و به تعداد مهره ها به ترتیب می گوید: “سبحان الله”، “الحمدلله”، “لااله الاالله”. اگر مهره آخری “سبحان الله” بود، او بین انجام و ترک فعل مخیّر است؛ اگر “الحمدلله” بود، مفهوم آن انجام عمل است؛ و اگر “لا اله الا الله” بود مفهوم آن ترک فعل می باشد.(ر.ک. به الاستخاره، ص242)
منبع : سایت ویکی شیعه