اگر چه تعداد معلمانی که برای آموزش از کامپیوتر استفاده می کنند از سال 1985 دو برابر شده است، تفاوت های اساسی میان معلمان ابتدایی و دبیرستان در استفاده از کامپیوتر وجود دارد. معلمان ابتدایی بیشتر از معلمان دبیرستان اعلام کرده اند که در آموزش خود به طور منظم از کامپیوتر استفاده می کنند.
بیکنر (1991) گزارش داده است که بیشتر وقت دانش آموزان مدارس ابتدایی هنگام استفاده از کامپیوتر، صرف موضوعاتی در زمینه های درسی به ویژه ریاضیات، فعالیت خواندن و زبان می شود. ولی هنوز بر مشق و تمرین مهارت های محاسبه در ریاضیات و مکانیک زبان تأکید می شود. در دبیرستان، دانش آموزان فقط 25 درصد وقتشان را در موقع کار با کامپیوتر صرف موضوعات تحصیلی می کنند. در عوض نصف وقتشان در زمان کار کردن با کامپیوتر برای یادگیری مهارت های ویژ? کامپیوتری صرف می شود.
امروزه یکی از دلایل گسترش وسیع استفاده از کامپیوتر این است که هزینه های استفاده از آن برخلاف دیگر هزینه های تعلیم و تربیت، عملاً به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش یافته است. نسبت به دو ده? قبل، بیشتر معلمان یا مربیان روی میز خودشان (یا در کیف خود) میکرو کامپیوتر یا واژه پردازهایی دارند که ظرفیت حافظه و پردازش بالایی دارند.
آمارهای موجود در مورد افزایش دسترسی به کامپیوتر و تأکیدات آشکار جامعه بر آن ها ما را وادار می کند بپرسیم، چرا اغلب معلمان از کامپیوتر کلاسشان استفاده نمی کنند. دلایلی در این زمینه وجود دارد که به تعدادی می توان اشاره کرد (1993، Ely به نقل از بیکنر)؛
1. نرم افزارهای ضعیف و عدم دقت کافی معلمان
2. عدم باور به مفید بودن کامپیوتر
3. فقدان برنامه ریزی بلند مدت؛ بعضی از معلمان اعلام می کنند که در مدارس آن ها اغلب روندی برای برنامه ریزی بلند مدت در رابطه با تکنولوژی وجود ندارد. بنابراین آن ها مطمئن نیستند کدام نوع از تکنولوژی برایشان قابل دسترسی خواهد بود.
4. کامپیوتر به عنوان یک جانشین؛ کامپیوتر ممکن است به عنوان یک جانشین بر توجه دانش آموزان از معلم به سوی کامپیوتر مطرح شود. نرم افزارهای کامپیوتری وقتی خوب طراحی شوند می توانند به صورت آموزش فردی به کار رفته و سودمند، برانگیزنده و جالب باشند.
5. فقدان حمایت مدیریتی؛ افزایش تکنولوژی هوشمند به دانش آموزان و معلمان اجازه می دهد تا با استفاده از شبکه های کامپیوتری با یکدیگر در مدارس خود یا ناحیه یا در سراسر کشور و جهان با یکدیگر رابطه داشته باشند. از طریق شبکه های اینترنت، دانش آموزان می توانند در نظرات همدیگر شریک شوند، در یک دامن? وسیعی از موضوعات یا پروژ? تحصیلی تشریک مساعی نمایند. همچنان که متخصصان سطح بالا چنین کاری می کنند (بیکنر، 1993)
یادگیری مبتنی بر کامپیوتر از هر نوع و شکل، اساساً یادگیری از طریق انجام دادن است. اساس تمام منابع آموزشی مبتنی بر کامپیوتر، فراهم آوردن فرصت های تصمیم گیری و انتخاب برای یادگیرندگان و ارائ? اطلاعات و داده های لازم به منظور تعبیر و تفسیر این اطلاعات است. به علاوه اکثر منابع یادگیری مبتنی بر کامپیوتر، در آرامش شخصی نسبی مورد استفاده قرار می گیرند و بازخورد لازم را به دانش آموز می دهند.
به کار گیری قابلیت های چند رسانه ای (multi - media) از طریق کامپیوتر امکان پذیر است و می تواند در تولید و استفاده از برنامه های تعاملی آموزشی، بدون هیچ گونه دانش و برنامه نویسی کامپیوتری کمک نماید. بدین وسیله یادگیری از راه دور، بین معلم و دانش آموز برقرار می گردد و واکنش متقابل نیز ایجاد می شود.
در کل در مورد کامپیوترها باید گفت که این وسایل قادرند بسیاری امور را در حداقل زمان و با دقت کافی و بدون اینکه احساس خستگی نمایند و یا هزینه های زیادی را در بر داشته باشند، انجام دهند. یکی از کاربردهای کامپیوتر در آموزش افراد، نقش آموزش دهندگی آن است. کامپیوتر به عنوان یک استادی که بدون اغماض، خستگی، فراموش کاری و سایر عللی که باعث ایجاد ضعف در آموزش می گردد، با دقت بسیاری که دارد، نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. جدیدترین یافته های بشر در هر کجا که باشند بدون محدودیت جغرافیایی و بدون بعد مسافت در اختیار شماست، به شرطی که به شبکه های اطلاع رسانی متصل باشید.