هرگاه میخواهیم چیزی را به سختی، عدم انعطاف و حتی گاه بی رحمی نسبت دهیم یاد او می افتیم. فلانی مثل سنگ سخته، دلش مثل سنگه، اصلاً رحم نداره و ... بله سنگ موجودی است که غالباً متهم به بی روحی، سردی و زمختی است اما همین سنگ نیز سخنانی برای گفتن دارد و دنبال گوشی برای شنیدن است. سنگ نیز مانند هر موجود دیگری دارای صفات مثبت و منفی است و مهم آن است که او
را کاملاً شناخته و پند و اندرزهایش را مد نظر قرار داده و از آن عبرت بگیریم.برخی از سنگ ها صاف و بعضی دیگر متخلخل اند.
آدم ها نیز برخی یک رو و بی خلل و فُرَج، بدون لایه های پنهان، یک دست و یک رنگ اند و مومن این گونه است [البته نه آنکه تمامی اسرار درونش را فاش نماید بلکه در برابر حق یک رو و رو راست است اعتقاداتش و حرفش با عملش یکی است]؛ برخی دیگر دارای روزنه ها و لایه های پنهانند؛ منافق از نوع دوم است.سنگ صاف و صیقلی از آلودگی ها و ناپاکی ها به راحتی پاک می شود ولی سنگ متخلخل این گونه نیست. قلب مومن مثل سنگ صیقلی است که کینه ها را درون خود جا نمی دهد ولی منافق و کافر معدن نفرت ها، حسادت ها و همه ی رذایل اخلاقی اند. بعضی از سنگ ها قیمتی اند مثل الماس، عقیق، فیروزه، زمرد و ... . این سنگ ها لیاقت حضور در حلقه ی انگشتری را پیدا می کنند. قیمت و ارزش این سنگ ها به کمیاب بودن و نادر بودن آنهاست نه آنکه آنها در سنگ بودن و داشتن صفات سنگ با دیگر سنگ ها فرقی داشته باشند. پس گاه قِلَّت موجب ارزش است نه کثرت و از همین روست که مولی علی علیه السلام می فرماید:
لا تَستَوحِشُوا فی طَریقِ الهُدی مِن قِلَّةِ اَهلِه
در مسیر حق و هدایت از کمی اهل آن نترسید.
برخی از سنگ ها جمره ی شیطانند؛ نماد پلیدی و فریبکاری ابلیس رانده شده اند، این سنگ ها دائماً در حال رجم و سنگ خوردنند و تنها جُرم آنها نماد بودن است نه آنکه ذاتاً با دیگر سنگ ها فرقی داشته باشند پس باید مراقب بود که رفتار، گفتار و یا ظاهر ما نماد شیطان و پلیدی او نباشد و هر که این گونه گشت مستحق عذاب است.
برخی از سنگ ها نیز نمادند ولی نماد پرستش و بندگی، حجرالاسود و خانه ی کعبه این گونه اند
کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود
حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست؟
برخی از سنگ ها سنگ عبرت اند؛ برای بیدار کردن، مثل آن سنگ که «سر»ی به آن می خورد و صاحبش از خواب غفلت و مسیر اشتباه بیدار می شود و یا آن سنگی که در قبر می نهند – سنگ لحد – که انسانِ از دنیا رفته را از مستی و غفلت وابستگی ها و عادتِ در دنیا بودن، بیدار ساخته و به او می فهماند که تو دیگر فرصتی برای هرگونه تلاش مثبت و منفی در دنیای خاکی نداشته و از دنیا رفته ای و چه خوبست که سر انسان در حال حیات به این سنگ خورده و بیدار شود و نه پس از رحلت که دیگر نوشدارو پس از مرگ سهراب است و بی ارزش می باشد.
برخی از سنگ ها به گونه ای هستند که به جای بیدار ساختن انسان موجب در خواب رفتن او می گردند آن سنگ عبرتی! که محکم به سر انسان خطا کار خورده و او را هلاک می سازد و یا آن سنگی که تبدیل به بُت می شود و عده ی کثیری را به هلاکت می کشاند.و گاه سنگ طلا و الماس و سنگ های قیمتی نیز از این دسته اند؛ چه بسیار از انسان هایی که مسحور این سنگ ها گشته و برای به دست آوردن آنها جان و آخرت خود را باخته اند و چه جنایتهای فراوانی که از سوی ابر قدرت ها و انسان های فزون خواه و حریص رخ داده است.
پس این گونه سنگ ها به نوعی سنگ فریب اند و مهلک.
بعضی سنگ ها، سنگ بلا و بعضی سنگ صبور اند. آدم ها نیز گاه وجودشان برای دیگران به مثابه یک بلاست و گاه برای آنها برکتند و سنگ صبور دیگرانند؛ معجونی شفا بخش، مشاوری خوب و دل سوز و رافع مشکلات مردم اند.
سنگ، گر چه مصداق سفتی و استقامت است ولی همین سنگ نیز اگر بی تحرک باشد حتی قطره ای آب نیز از او محکم تر و قدرتمندتر خواهد بود.
و گر چه سنگ مصداق عدم انعطاف و سفتی است ولی همین سنگ در برابر حرارت فراوان ذوب می شود و با ذوب شدن خود می گوید: «دست، بالای دست بسیار است».
مغز برخی آدم ها مثل سنگ است که: «نرود میخ آهنین در سنگ» هیچ سخن منطقی در آنها اثر نمی گذارد گویا مغز آنها بسته شده و با هیچ چیز متاثر نمی گردد. آنها مصداق آیه ی شریفه ی «صُمٌّ بُکمٌ عُمیٌ فَهُم لا یَرجِعونَ» اند.
قلب بعضی دیگر از آدم ها نیز مانند سنگ است که بسیار سخت و غیر منعطف است فاقد هر گونه احساس و عاطفه اند و هرگز در اثر حوادث عاطفی و احساسی نرم نگشته و تاثیر نمی پذیرند. انسان نیز مصداق این گونه آیه اند که:
[القلوب] فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً (سوره مبارکه بقره – 74)دل هایشان مانند سنگ است بلکه از آن نیز سخت تر است
گناه، دل های آنها را قسی و سخت نموده است به گونه ای که هیچ نوری به آن نفوذ نمی کند و دل هایشان نرم نمی شود. انجام هر جنایتی برایشان آسان و راحت است.
بعضی از سنگ ها کوچکشان نیز بزرگ است؛ مثل سنگ کلیه و سنگ مثانه که انسان – این موجود متکبر و مغرور- را عاجز و مستاصل می گرداند. این سنگ نیز گر چه کوچک است ولی معلمی بزرگ است، معلمی که درس بیداری می دهد و به انسان می گوید: «انسان! ببین و بدان که چقدر عاجز و ناتوانی و بترس از عذاب های بزرگ الهی، آنجا که سرهای گناهکاران میان سنگ های عذاب نهاده شده و به آنها کوبیده می شود».
سنگ آسیا نیز همین درس را می دهد و عملاً به انسان می نمایاند که میلیون ها و میلیاردها دانه گندم و جو تاب تحمل آن را نداشته و به راحتی در برابر آن، نرم و خورد می شوند. این سنگ نیز نمادی از سنگ عذاب و محشر کبری است.
اگر در ضرب المثل می خوانیم که «سنگ کوچک سر بزرگ را می شکند». منظور همین درس عبرت و اندرز بزرگ است.
و اگر می شنویم:
شیشه نزدیک تر از سنگ ندارد خویشی
هر شکستی که به انسان برسد از خویش است
گویای آن است که گر چه انسان عاشق خویشان و نزدیکان است و گاه برای ارضای نیازهای آنها تمام عمر خود را صرف می کند اما باید بداند که گاه همین «خویش» است که می تواند عامل نیستی و هلاکت او گردد آنجا که پدری در تربیت فرزند خود کوتاهی نماید و یا مادری برای تربیت مذهبی فرزند خود آن گونه که برای غذا و سلامتش دل می سوزاند دل نسوزانده و او را رها سازد که نتیجه ی هر دو تحویل فرزندی ناصالح به اجتماع و وجود سئیات جاریه در زندگی آنها خواهد بود و نیز آنجا که پدر و مادر تمام سرمایه ی مادی و حتی عمر خود را برای آبادانی دنیای فرزندان صرف نمایند و ازآخرت خویش غافل گردند.
برخی از آدم ها ضعیف کشند آنها مثل آن دسته از سنگ هایی هستند که مال پای لنگ اند.
بعضی از سنگ ها نیز در خدمت ضعیفانند مثل سنگ های انتفاضه ی فلسطین یا همان انقلاب سنگ. همان سنگ هایی که مستکبران را به زانو درآورده و حق مظلومان را از آنها ستانده است.
برخی از سنگ ها در تاریخ ماندگارند مانند سنگ های سجّیل که لشگریان کفر ابرهه را تار و مار نموده و درس عبرتی برای همه زورگویان عالم گشته است. پس مثل سنگ باش که در استقامت و محکمی همه از تو درس بگیرند ولی سنگ نباش که به خویشتن خویش لطمه وارد ساخته و خود را نابود سازی.
مثل سنگ باش که همه به دور تو بگردند -کعبه- و نه مثل سنگی که همه را به دور خود بگردانی –بت-
بعضی از سنگ ها برای بالا رفتن اند که صخره نوردها از آنها بالا می روند ولی برخی از این سنگ ها مردم را به پایین پرت می کنند؛ تو مثل سنگی باش که مردم با تو بالا بروند و نه مثل سنگی که مردم را به پایین پرت نمایی.
سنگ باش و محکم نه سنگ باش و بی رحم
مثل سنگی باش که نانی بر روی تو پخته شود و نه مثل سنگی که زیر دندان رفته و دندانی را خورد نمایی.
مثل سنگی نباش که نوری از آن نگذرد بلکه مثل سنگی باش که با حرارت ایمان ذوب در دینداری و ولایت باشی.
مثل سنگ باش و سنگین، سنگین و با وقار ولی نه آن سنگینی که قدرت تحرک نداشته و خمود باشی و تنبل
و نه آن سنگین که باری بر دوش دیگران باشی
و نه آن سنگین که بر زمین چسبیده و قدرت بالا رفتن و پرواز نداشته باشی
و فراموش نکن که سنگ به از گوهر نایافته.