هدف نهایی از انجام این سنت، پاکسازی محیط زندگی و برطرف کردن کدورتهای ایجاد شده میان اقوام بوده است تا فرا رسیدن عید نوروز را با دلی پاک و به دور از هر گونه کینه و خصومت، جشن بگیرند.
امروزه پس از گذشت سالهای متمادی از این مراسم، شکل سنتی آن تغییر یافته و تبدیل به بازی های خطرناک با مواد منفجره و محترقه شده است. همه ساله با فرا رسیدن آخرین چهارشنبه سال، شاهد وقوع حواث ناگواری هستیم که نه "آتش بازی" بلکه "بازی با آتش" است. در اینجا نگاهی مختصر به تاریخچه آیین قدیمی و سالانه "چهارشنبه سوری" یا "چارشنبه سوری" می کنیم . ایرانیان، آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می روند و این یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود. مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی برگزار می کنند که ریشه اش به قرنها پیش باز می گردد. برای برپایی این مراسم در گوشه و کنار هر کوی و برزن، کوچکترها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه "سرخی تو از من، زردی من از تو " را می خوانند. مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئینهای کهن ایرانیان است که همچنان در میان آاین سرزمین و با اشکال دیگر در میان بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد. آیین های ویژه چهارشنبه سوری: بوته افروزی: در ایران رسم است که پیش از غروب آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده است روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله»، کپه می کنند. با غروب آفتاب و نیمه تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گردهم جمع می شوند و بوته ها را آتش می زنند و در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های افروخته می پرند تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند و به حیات خود سلامت و سرخی و شادی بخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش اشعاری نظیر"زردی من از تو،سرخی تو از من-غم برو شادی بیا، محنت برو روزی بیا- ای شب چهارشنبه، بده مراد بنده" قرائت می کنند. بنا بر اعتقاد پیشینیان، خاکستر چهارشنبه سوری ، نحس است، زیرا مردم هنگام پریدن از روی آن، زردی و ییماری خود را به آتش می دهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل می کنند. در هر خانه، زنی، خاکستر آتش را در خاک انداز جمع می کند و آن را از خانه بیرون می برد و در سر چهار راه یا در آب روان می ریزد و در بازگشت به خانه، در خانه را می کوبد و به ساکنان خانه می گوید که از عروسی می آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است. در این هنگام، اهالی خانه در را به رویش می گشایند و او بدین گونه همراه خود تندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود می برد. ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار، فضای خانه را از موجودات زیانکار می پالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست، دور و پاک می سازند. برای این که آتش، آلوده نشود خاکستر آن را در سر چهار راه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خود ببرد. کوزه شکنی: مردم پس از آتش افروزی، مقداری زغال به نشانه سیاه بختی،کمی نمک به علامت شورچشمی، و یک سکه دهشاهی به نشانه تنگدستی در کوزه ای سفالین می اندازند و هریک از افراد خانواده یک بار کوزه را دورسرخود می چرخاند و آخرین نفر،کوزه را برسربام خانه می برد و آن را به کوچه پرتاب می کند و می گوید: «درد و بلای خانه را ریختم توی کوچه». آنها باور دارند که با دور افکندن کوزه، تیره بختی، شوربختی و تنگدستی را از خانه و خانواده خود دور می کنند. فال گوش نشینی: افراد خانواده با آرزوی زیارت و مسافرت، غروب شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهارسو می ایستند و گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال می زنند ودر این اثنا اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، آن را اجابت حاجت و آرزوی خود تعبیر می کنند ولی اگر سخنان تلخ و اندوه زا بشنوند، نیل به مراد و آرزو را در سال نو ممکن نمی دانند. قاشق زنی: افراد آرزومند و حاجت دار، قاشقی با کاسه ای مسین برمی دارند و شب هنگام در کوچه و گذر راه می افتند و در برابر هفت خانه می ایستند و بی آنکه حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه می زنند. در این هنگام صاحب خانه که می داند قاشقزنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن و یا مبلغی پول در کاسه های آنان می گذارد، اگر قاشق زنان در قاشق زنی چیزی به دست نیاورند، از برآوردن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد. همچنین گاه مردان بویژه جوانان، چادری بر سرمی اندازند و برای خوشمزگی به در خانه های دوست و آشنا و نامزدان خود می روند. آش چهارشنبه سوری: خانواده هایی که بیمار یا حاجتی دارند برای برآوردن حاجت و بهبود بیمارشان نذر می کنند و در شب چهارشنبه آخرسال«آش ابودردا» یا «آش بیمار» می پزند و آن را به بیمار خود می خورانند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کنند. تقسیم آجیل چهارشنبه سوری: خانوده هایی که نذرو نیازی می کنند درشب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام «آجیل چهارشنبه سوری» از دکان رو به قبله می خرند و پاک می کنند و میان خود و آشنایانشان پخش می کنند و هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه معروف به "قصه خارکن" را نقل می کنند، البته امروزه، آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذرانه اش را از دست داده و تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است. گردآوردن بوته، گیراندن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت "زردی من از تو، سرخی تو از من" شاید مهمترین اصل شب چهارشنبه سوری است هرچند که در سالهای اخیر متاسفانه این رسم شیرین جایش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است. مراسم دیگری مانند توپ مروارید ، فال گوش ، پختن آش نذری، آب پاشی ، بخت گشائی دختران، دفع چشم زخمها ، کندر و خوشبو ، قلیا سودن و فال گرفتن هم جزو رسوم جالب و جذاب شب چهارشنبه سوری است. تحریف آیین چهارشنبه سوری: یافته های پژوهشی نشان می دهد که تمامی آیین ها و یادمان هایی که مردم ایران در هنگامه های گوناگون بر پا می داشتند و بخشی از آنها همچنان در فرهنگ این سرزمین پایدار مانده با منش ، اخلاق و خرد نیاکان ما درهم آمیخته است. همچنین در همه آنها ، اعتقاد به پروردگار ، امید به زندگی ، نبرد با اهریمنان و بدسگالان و مرگ پرستان ، در قالب نمادها ، نمایش ها و آیین های گوناگون نمایشی گنجانده شده بود. رفتار خشونت آمیز و مغایر عرف و منش جامعه نظیر آنچه که امروزه تحت نام چهارشنبه سوری شاهد آنیم ، در هیچکدام از این آیین ها دیده نمی شود . فی الواقع بهتر است بگوییم که کسانی که با منفجر کردن ترقه و پراکندن آتش سلامتی مردم را هدف می گیرند ، با تن دادن به رفتاری آمیخته به هرج و مرج ، نفس آیین چهارشنبه سوری را تحریف کرده اند.