قرار می دهد.
بانمو د پرنده مادر معلم احمد |
بی نمود خوشبو کتاب شادمانه نشست |
بانمود: پرنده آواز می خواند.
بی نمود: گل ,خوشبو است.
با نمود: مادربه گلها آب می دهد.
بی نمود: علی کتاب را آورد.
بانمود: در کلاس معلم درس می داد.
بی نمود:پدر ،شادمانه وارد شد.
با نمود: احمد به مدرسه رفت.
بی نمود: پروانه روی گل نشست.
برای آغاز این جریان از دانش آموزان می خواهیم کلمات با نمود وبی نمود را
در داخل جمله پیدا کنند وزیر آنها خط بکشند ,وبا دقت بسیار به آنها توجه
کنند.وبعد به آنها یاد می دهیم که نقش نمونه های با نمود وبی نمود را با هم
مقایسه ومقابله کنند .(( نمونه های با نمود کار اشتراکی در جمله انجام می دهند
, کار غیر نمونه ها متفاوت است.))
از دانش آموزان می خواهیم آنچه که از کار اشتراکی با نمود ها به ذهن می
رسد یادداشت بر دارند .بعد با ارائه ی بیشتری از نمونه ها از آنها می پرسیم
آیا هنوز همان فکر را دارند یا نه ،اگر جواب آنها (نه ) بود از آنها می خواهیم
که بگویند حالا چه فکری دارند. آنقدر به ارائه ی نمونه ها ادامه می دهیم تا
بیشتر دانش آموزان به حد پیدایش فکر پایداری از مطلب برسند.در آن وقت از
یکی از دانش آموزان می خواهیم فکر ونحوه ی رسیدن به آن را توضیح بدهد
سپس از همه دانش آموزان می خواهیم نظرات خود را بیان کنند.ماچند مثال
دیگر را ذکر می کنیم به تدریج دانش آموزان به این نتایج خواهند رسید:
که بانمود ها کننده کار هستند واز هر کدام آنهایک کاری سر زده است .
به ارائه ی مثال های بیشتری ادامه می دهیم واز دانش آموزان می خواهیم که
کلمات متعلق به مفهوم ما را مشخص کنند.وقتی که توانستند , نام (فاعل ) را
ارائه می کنیم.وا زانها می خواهیم در باره یک تعریف به توافق برسند.