ایجاد یک محیط منظم و آرام بستر مناسبی را برای فعالیتهای گوناگون فراهم میآورد، برقراری نظم و انضباط در کلاس بدین معناست که معلم، خود و فراگیرندگان خود را برآن دارد تا به قوانین موجود احترام بگذارند و درچارچوب شیوهِ آموزشی اتخاذ شده و برنامه آموزشی از پیش آماده شده حرکت کنند و هر نوع تغییر در قوانین، برنامه و شیوهِ آموزشی و فعالیتهای دیگر با هماهنگی قبلی انجام شود.
برای نیل به این مهم، از ناحیهِ خود شما لازم است تا نکات چندی مورد توجه قرار گیرد. از جمله آن که پس از اعلام روش و برنامه آموزشی در نظر گرفته شده و همچنین قوانین و مقررات کلاس از حاشیه روی نادیده گرفتن آن بر حذر بوده و از بدقولی روی گردان باشید. غیبتها و تأخیرهای خود را به حداقل برسانید و در صورت وقوع ناخواستهِ آنها به ذکر دلایل روشن و کوتاه برای کلاس بپردازید. بینظمی، سستی و تنبلی معلم باعث کاهلی و بینظمی فراگیرندگان نیز میشود و مقید و منظم بودن معلم، آنها را نیز به حفظ نظم وا میدارد.
از سوی دیگر بعنوان یکی از روشهای کنترل و اعمال نظم در کلاس لازم است تا به حضور بچهها در کلاس احترام بگذارید و غیبت و تأخیر آنها را کنترل کنید و به نحو مناسبی آن را پیگیری نمایید.
همچنین حتیالامکان بعد از شروع دورهِ آموزشی از تغییر زمان کلاس و یا روش کلی تدریس خود خودداری کنید و چنانچه واقعاً انجام تغییراتی را ضروری احساس نمودید این اقدام را با اعلام به کل کلاس و با دادن آگاهی قبلی به فراگیرندگان صورت دهید و بدین ترتیب کمک کنید تا فراگیرندگان، خود را با وضعیت جدید تطبیق دهند.
تغییر مکرر شیوه و برنامهِ کلاس باعث سردرگمی فراگیرندگان خواهد شد. از جمله شیوههای کنترلی که برای حفظ نظم مورد استفاده قرار میگیرند میتوان از ابزارهایی همچون تشویق، تنبیه، اعطای نمره و تغییر نوع برخورد و امثال آن نام برد که به منظور برقراری نظم و انظباط به خدمت گرفته میشوند.
عوامل بیرونی برهم زننده نظم کلاس
بیشک هر معلمی تمام سعی خود را برای ایجاد یک نظم منطقی در کلاس بکار میبندد. اما علیرغم این تلاش پیگیر، عوامل زیادی نیز در داخل، یا خارج از کلاس برای مخدوش کردن نظم کلاش ظاهر میشوند که او ناگزیر باید با آنها مقابله کند.
خارج از محیط کلاس عوامل زیادی وجود دارند که برهم زنندهِ نظم موجود میباشند و موجب پراکندگی ذهنی افراد کلاس و اختلال در کار آموزش میگردند. کنترل برخی از آنها به کلی از اختیار شما خارج است و چارهای جز تلاش برای تطبیق مناسب آن را ندارید.
اگر در حین درس صدای بلندگوی یک خرده فروش در خیابان مجاور مدرسه، یا صدای بلندگوی داخل ساختمان مدرسه که بیموقع بلند شود، باعث پریشانی حواس شاگردان کلاس گردد؛ در این صورت شما چه انجام میدهید؟ گاهی اوقات، قطع ناگهانی برق کلاس، صدای نافذ هواپیمایی در آسمان شهر، یا صدای ضربه توپ بچههای حیاط به پنجرهِ کلاس، یا صدای مداوم گربه یا کلاغی که در بیرون از کلاس دچار مشکل شده، یا حتی گفتگو و سروصدا و همهمهِ بلند عدهای در بیرون از کلاس و مواردی از این قبیل نیز، براحتی جو آرام کلاس را متشنج میسازند. پیش بینی این قبیل مسائل غالباً مشکل است و نحوهِ برخورد با آن مشکلتر وبه نظر میرسد که داشتن صبروحوصله و برخورداری از سعهِ صدر، در برخورد با این عوامل بسیار کمک کننده باشد، در داخل محیط آموزشگاه یا مدرسه، شاید توان شما در مقابله با عوامل بیرونی برهم زنندهِ نظم کلاس بیشتر باشد. در هر حال از آنجا که پیشبینی یا کنترل چنین مواردی گاهاً غیرممکن به نظر میرسد لذا آنچه مهم است این است که شما در تمام طول کلاس با بکار بستن زیرکی و مهارت خود توجه و تمرکز فراگیرندگان را به درس حفظ کنید.
اگر هنگام ارائه درس در کلاس و در حالی که توجه و تمرکز فراگیرندگان را به موضوع درس جلب کردهاید، ناگهان یکی از شاگردان یا یکی از مسئولان واحد آموزشی در کلاس را بزند و برای موضوع خاصی وارد کلاس شود، یا شاگرد یا شاگردانی را از کلاس فرا بخواند چه میکنید؟ در چنین مواقعی بهتر است ابتدا با آرامش و ضمن حفظ احترام، را بپذیرید. سپس پس از پایان قضیه، بلافاصله برای جلب مجدد تمرکز فراگیرندگان، قدری از درس را که ارائه کرده بودید خلاصه وار تکرار کنید و مجدداً کار تدریس را از سربگیرید. توجه داشته باشید که از کوره در رفتن و بیان اعتراض آمیزی از قبیل <رشتهِ کلام گسست>، یا <اصلاً چه داشتیم میگفتیم؟> و امثال آن صحیح نیست به هر مقدار که قضیهِ مزاحمت را پر و بال دهید، موفقیت شما در جلب دوبارهِ توجه فراگیرندگان تضعیف میشود.
عوامل درونی برهم زننده نظم کلاس
از جملهِ عوامل درونی برهم زننده نظم کلاس به عنوان مثال میتوان از حوادثی که ناشی از وسایل و تجهیزات درون کلاس است نام برد. مواردی از قبیل ترکیدن لامپ یا صدای صندلی شکسته، افتادن کیف و یا وسیلهای در کلاس و امثال آن براحتی میتواند نظم کلاس را مختل کند که در جهت رفع مشکل برای هر مورد به تناسب اقدام مینمایید.
گروه دیگری از عوامل، مربوط به بینظمی و یا تصور برخی از شاگردان در کلاس است. در مورد گروه سوم، گاهی کمک به دانش آموز در غلبه برموانع و مشکلاتی که برای انجام تکالیف و انتظارات شما و یا شرکت در بحث کلاس پیشروی او قرار گرفته است، باعث پایان بیتوجهی و برقراری او میشود، گاهی وقتی فراگیرندهِ کسل و کم توجهی را به حیاط مدرسه میفرستید تا آبی به صورت بزند و برگردد. با دادن فرصت و انگیزهِ دوباره او را برای همراهی بهتر با کلاس آماده میسازید.
در مواقع بروز موارد شدیدتر بینظمی، اعمال مهارتهای انظباطی از سوی معلم جهت کنترل شاگردان، تعیین کننده و اثر بخش خواهد بود. از جملهِ این مهارتها، میتوان به <توبیخ> فرد خاطی بعنوان مهارتی برای حفظ نظم در کلاس اشاره کرد. البته <توبیخ> باید ظریف، روشن و متناسب باشد و در طی آن نوع انحراف و رفتار مناسب جایگزین برای آن، به روشنی و با قاطعیت همراه با حفظ احترام بیان شود.
از سوی دیگر پیگری دستورات و توبیخهای بکار گرفته شده نیز مسأله مهم و ضرورتی انکار ناپذیر است و واکنش بهتری را نیز به همراه دارد، در غیر این صورت دستورات نادیده انگاشته خواهند شد بهتر است توبیخها و فرامین اعلام شده برکار و وظیفهِ شاگردان متمرکز باشند و مثلاً به جای عبارت <توجه کن! به من گوش بده> از عبارت <توجه کن! به درس گوش بده> استفاده نمایید.
هر اندازه میزان خطا و بینظمی شاگردان بیشتر باشد به همان اندازه نوع ابزار معلم نیز تغییر خواهد کرد. گاهی ممکن است تکرار بینظمی و شرارت به اندازهای باشد که صحبت و نصیحت و حتی توبیخ و تذکر نه تنها غیر مفید و بیاثر باشند، بلکه در مواردی مضر و مخرب نیز شناخته میشوند. شناخت درجهِ بینظمی و بروز عکس العمل متناسب با آن، مهارتی ظریف است که معلم در سایهِ مطالعات و تجربیات خود به این مهم نائل خواهد شد