وقتی از مرحوم دکتر هشترودی سوال شد از کی فهمیدید که در ریاضیات صاحب چنین استعداد شگرفی هستید ، پاسخ داد : وقتی که در درس ریاضی تجدید شدم و بر حسب تصادف معلم من عوض شد . چنین ادامه دادند : من در کلاس ششم آن قدر در ریاضی ضعیف بودم که همیشه معلم
مدادها را لای انگشتانم می گذاشت و فشار می داد شاید تنبیه شوم و فکری به حال درس ریاضی خود کنم و اضافه کردند که هنوز هم جای درد آن مدادها را احساس می کنم .ایشان گفتند : در آن سال تحصیلی به خصوص ، تابستان شرایطی پیش آمد و ما به دماوند رفتیم . در آن جا مادرم از معلم دیگری که تصادفا آمده بود تابستانش را در آن جا بگذراند خواست تا مرا درس بگوید . درس گفتن او همان و بروز استعداد ریاضی من همان . در امتحانات نهایی شهریور ماه بیست گرفتم . نمره ی بیست من آن قدر برای معلم اصلی من باور نکردنی و عجیب بود که خودش به حوزه ی امتحانی رفته و ورقه ی مرا از نزدیک دیده بود و باز هم نمره ی مرا باور نکرده بود ! ... به این ترتیب سرگذشت من عوض شد و آن شد که ملاحظه می فرمایید .