باور کردنش سخت است. اما خیلی کم آدم هایی پیدا می شوند که درباره گریه مطالعه کنند. چون که به قول دانشمندی:"گریه سؤال خیلی بزرگی است". دانشمندی به نام "پاول ورل" در دانشگاه ایالتی واشنگتن رفتار حیوانات را مطالعه کرده. او جزو آدم هایی است که فکر می کنند رفتار به رشد و تکامل تدریجی آدم در طول زندگیش برمی گردد. زیرا که خیلی از رفتارهای ما از همین رشد و تکامل سرچشمه می گیرند.
بنابراین از این جا شروع می کنیم که گریه شکلی از ارتباط است (یادتان نرود که ما داریم حدس می زنیم). در حقیقت در ابتدا تنها شکل ارتباط یک بچه خیلی کوچک است. خودتان را جای یک بچه خیلی کوچک تصور کنید که به پشت دراز کشیده اید. مات و مبهوت به این جهان جدید بسیار شگفت انگیز خیره شده اید. شما نمی توانید حرف بزنید یا بخزید یا حتی فکر کنید یا خیلی واضح چیزها را ببینید. اما بدن شما می گوید:"من گرسنه ام". در این حالت هیچ کاری نمی توانید انجام بدهید جز این که جیغ بکشید.
دانشمندانی که به رشد و تکامل انسان فکر می کنند، درباره فایده رشد و تحول او هم فکر می کنند". چون که به طور کلی رشد و تکامل به شما کمک می کند تا به حیاتتان ادامه بدهید و همین طور بتوانید ژن هایتان را به فرزندانتان بدهید. همین ژن ها وقتی بچه کوچک گرسنه اش می شود وادارش می کند جیغ بکشد تا زنده بماند.
از نظر تکنیکی اگر شما کمتر از دو ماه داشته باشید، واقعاً گریه نمی کنید- البته اگر گریه را به عنوان اشک ریختن تعریف کنید. بچه ها گریه همراه با اشک را تا حدود دو ماهگی شروع نمی کنند. اما در بچه های زیر دو ماه همان جیغ زدن هم نتیجه می دهد و اشک ها هم بعداً به آن اضافه می شود.
در واقع سه نوع اشک وجود دارد. یک نوع اشک های پایه ای و اساسی است که روی کره چشم را می گیرد. کره چشم شما خیلی بدون اشکال نیست. به طوری که بدون اشک هایی که روی آن را می گیرد شما نمی توانید خیلی تیز ببینید. غده های اشکی روزانه حدود 5 تا 10 اونس (معادل 1035/31 گرم) اشک پایه ای تولید می کنند. این اشک ها روی چشم و به داخل مجرای اشکی در داخل گوشه های چشم ها و سپس به داخل حفره یا گودال وابسته به بینی جریان پیدا می کنند.
این اشک های غیرارادی از چشم های شما در مقابل چیزهای سوزش آور مثل پیاز و اشیاء خارجی یا بادها محافظت می کند.
نکته جالب این جاست که تفاوت بزرگی بین اشک های احساسی و این نوع اشک ها وجود دارد. اشک های احساسی 20 تا 25 درصد بیشتر پروتئین دارند که هورمون های متفاوتی هم در خود دارد! این چه معنی ای می دهد؟ ما نمی دانیم. اما این خیلی جالب است.
بعضی از دانشمندان فکر می کنند که اشک ها راهی هستند تا بدن از شر مواد زاید خلاص شود. مثل کاری که عرق یا ادرار و مدفوع انجام می دهد. برای کسب اطلاع درباره این که مایعات چگونه از بدن دفع می شوند،.
از طرف دیگر شاید گریه یک تولید بدون کارکرد اساسی و مهم است که به طور اتوماتیک در افراد تحت فشار زیاد به وجود می آید.
پت کارتر که یک فیزیولژیست تحول گرا است سعی کرده بفهمد که چرا چیزی مثل گریه به وجود آمده و به این نتیجه رسیده که شاید گریه در نتیجه چیزی که ما هنوز درباره از آن چیزی نمی دانیم به وجود آمده باشد.
پرفسور ورل هم می گوید اگر گریه را یک عمل و وظیفه بدانیم باید ببینیم که این وظیفه چه چیزی می تواند باشد؟ شاید این وظیفه ایجاد ارتباط باشد!
پرفسور ورل این را با ادرار کردن سگ موقعی که هیجان زده می شود یا با چیز جدیدی مواجه می شود، مقایسه می کند. به نظر می رسد که ادرار کردن در سگ در طول زمان از یک پاسخ اتوماتیک به شکلی از ارتباط برقرار کردن تغییر شکل داده باشد یا تشریفاتی شده باشد. یعنی از یک پاسخ اتوماتیک به شکلی از ارتباط برقرار کردن در جایی که جا و موقعش است تغییر شکل داده باشد.
پرفسور ورل می گوید که علامت های ارتباطی که به شکل عملی تشریفاتی درآمده اند، معمولاً کلیشه ای،اغراق آمیز و تکراری هستند. بنابراین شاید گریه به وجود آمده تا آدم هایی که (بچه ها یا بقیه آدم ها) شدیدتر، بلندتر و طولانی تر گریه می کنند نشان دهند که بیشتر غذا یا کمک می خواهند.
اما موضوع این است که پس چرا در مقابل غم و عصبانیت و چیزهای دیگر هم گریه می کنیم؟
ما نمی دانیم. شاید ارسطو و دیگران خیلی سال پیش راست می گفتند که گریه برای این است که خودتان را از نظر احساسی تخلیه کنید. یا شاید هم گریه موقعی که کلمات در بیان نظر و احساس شما شکست می خورند، تنها راهی باشد برای این که خودتان را بیان کنید. مثل همان موقعی که بچه بودید و هیچ کلمه ای نداشتید که بگویید.