سلام خدا بر عاشقان خدا
ای مردم ! کافران پنداشتند ! گریه فقط گریه ی بد بختیست و برای بدبختی ! اما به خدا این طور نیست ! این گریه گریه ی عشق است ! این گریه گریه ی رضاست ! این گریه گریه ی شکر است ! این گریه خود عشق است ! این گریه گریه ی امام زمان و گریه ی امام زمانیست ! گریه و سوگواری بر سیدالشهدا(ع) از زمان رسول اکرم (ص) در بین مسلمانان فراگیر شد و ایشان آن را برای مولایمان امام زمان (ع) به یادگار گذاشت
گریه و سوگواری سابقه ای دیرین در طول تاریخ و در بین پیامبران الهی داشته است و امام صادق (ع) با معرفی حضرت آدم (ع)، حضرت یعقوب (ع)، حضرت یوسف (ع)، حضرت فاطمه (س) و حضرت امام زین العابدین (ع) به عنوان پنج بکاؤؤن ـ زیاد گریه کنندگان تاریخ ـ قدمت گریه و سوگواری را با خلقت بشریت یکی می داند.
آری حضرت آدم ابوالبشر به خاطر دوری از بهشت، آن قدر گریست که در اثر جریان اشک بر گونه هایش، صورت او مجروح شد و نیز د ر مصیبت فرزند خود هابیل، مدت چهل شب گریه کرد و به گواه قرآن مجید یعقوب پیغمبر(ع) در فراق فرزند خویش یوسف، آن قدر گریه کرد که بینایی خود را از دست داد و یوسف (ع) نیز هفت سال زندان خود را به راز و نیاز با خداوند و گریه به درگاه او سپری کرد.
درباره اشک های حضرت زهرا (س) در فراق پدر خویش و حضورشان در بیت الاحزان و ناله های حضرت زین العابدین آن قدر سخن رفته است که تاریخ را در لابه لای قطرات اشک الماس گون خود گم می کند و هیچ مورخ صاحب نامی نیست که به این فصل از تاریخ بشریت رسیده باشد و از کنار این اشک ها بی تفاوت عبور کند.
اگرچه تاریخ از گریه کنندگان بزرگی چون حضرت نوح (ع)، حضرت ابراهیم (ع)، حضرت یونس (ع) و حضرت یحیی (ع) نیز در کنار بکاؤؤن یاد می کند اما فلسفه گریستن بر سید الشهدا (ع) بدعتی است که از آخرین رسول خدا و ائمه (ع) در تاریخ اسلام جاری شده است و تا آنجا پیش می رود که علامه مجلسی و محدث قمی در زیارت ناحیه مقدسه نقل کرده اند که امام زمان (عج) می فرمایند: "ای جدّ بزرگوار! روزگاران مرا به تأخیر انداخت و نتوانستم به یاری تو بشتابم و با دشمنانت جنگ کنم اما آن قدر صبح و شب بر تو گریه می کنم تا اشکانم به خون بدل شود."
آری گریه کردن بر دیگر مؤمنان سنتی است که رسول الله قرار داده است و خود در بعد از جنگ احد می فرمایند: "کسی که بعد از مرگ در جهان گریه کننده ندارد هیچ عزت و آبرویی در آن دنیا نخواهد داشت پس برای برادران دینی خود که به شهادت رسیدند گریه کنید" و یا فرق مسلمانان و کافران را با اشک هایشان در هنگام قرائت قرآن مجید جست و جو می کند.
این حدیث خود برگ دیگری از عزت و آبروی حسینی در پیشگاه حضرت حق است که با گذشت قرن ها تعداد گریه کنندگان بر سید الشهدا (ع) هر روز بیشتر می شود و پذیرش شور حسینی خود ملاک و محکی برای تعین اسلام شده است.
اشک هایی که برای آن حضرت ریخته می شود لیاقت زیادی را برای پذیرش خود از سوی خداوند دارد زیرا گریستن بر آل رسول الله (ص) همان زنده نگه داشتن مکتب عرفانی عاشورا را در خود جای داده است.
امام باقر (ع) می فرمایند: "جبرییل بر پیامبر وارد شد و وقایع کربلا را بر او خواند و با هم گریستند به گونه ای که صورت پیامبر اکرم (ص) کاملاً خیس شد و در حالی که سید الشهدا را در آغوش داشتند گلوی او را مدام بوسیده و می فرمودند: "ای فرزند من بپذیر این جایگاه شمشیرها را و بر تو مبارک بادا".
دومین گریه کننده تاریخ بر حضرت سیدالشهدا (ع) حضرت امیر المؤمنین است. ابن عباس آورده است: "هنگام رفتن به جنگ صفین آن حضرت در موقع عبور از نینوا چنان گریستند که تمام لشکر به گریه افتاد و پس از مدتی رو به آسمان فرمودند: "خداوندا من با آل ابوسفیان چه کرده ام؟" سپس رو به لشکریان کرده و می فرمایند: "در این سرزمین هفده نفر از فرزندان من و فاطمه (س) به شهادت می رسند و به آغوش خاک می روند."
امام صادق (ع) نیز بارها و بارها از اشک های حضرت زهرا (س) بر مصیبت سیدالشهدا (ع) یاد کرده است و یکی از دلایل گریه های این بزرگ بانوی اسلام در بیت الاحزان را مصیبت فرزندانش دانسته اند.
گریه و عزاداری برای سیدالشهدا (ع) اتفاق بزرگی است که تمام جهان را تحت الشعاع خود قرار می دهد زیرا با توجه به بدعت های نبوی در این حوزه جهان تسنن و تشیع اسلام با یکدیگر متحد شده و این واقعه بزرگ را به جهانیان عرضه کرده اند و هر انسان آزاده ای را تحت تأثیر قرار داده است.