خلاصه اینکه امتحان در خانه به عنوان یک چیز ترسآور و وحشتناک به بچهها عرضه میشود. این شعارها و تلقینات کمکم از امتحان موجود ترسناکی میسازد و بعضی از دانشآموزان در برابر امتحان آنچنان حساس میشوند که ساعتها قبل از امتحان از ترسی که دارند بیاشتها میشوند و شب امتحان نمیتوانند راحت بخوابند و فردی که بدون خواب و خوراک و خسته و ترسناک آماده امتحان میشود، حالش معلوم و نتیجه کارش معین است. بیان عبارتی مثل این جمله ناپلئون که من از حضور در بزرگترین میدانهای جنگ نمیترسم، ولی از جلسه امتحان وحشت داشتم، میزان ترس و اضطراب از امتحان را افزایش میدهد.
کودکان مبتلا به اضطراب اغلب از ناراحتیهای بدنی مثل سردرد، معده درد یا خستگی شکایت میکنند. سوال درباره این نشانهها و داشتن اطمینان از نبود مشکلات بسیار سودمند خواهد بود.
فرد مضطرب از آینده میهراسد و این ترس بر فعالیت او تاثیر دارد و اغلب باعثهای حملههای عصبی میشود. شخص مضطرب همیشه در شک و تردید به سر میبرد و نمیتواند در هیچ موردی بسرعت تصمیم بگیرد؛ زیرا از اشتباه کردن میترسد و عدم تصمیم را به تصمیم غلط ترجیح میدهد.
نقش معلمان
معنی واقعی امتحان را باید به دانشآموزان تفهیم کنیم و به عبارت دیگر باید دانشآموزان بدانند که امتحان، ارزیابی از میزان پیشرفت تحصیلی آنان است. به وسیله امتحان مشخص میشود دانشآموز چه مطالبی را آموخته است و از ترکیب آموختههای خود چه مسائلی را میتواند حل کند یا به کشف چه مطالب تازهای میتواند برسد.
از همان کلاس اول ابتدایی کودکان را تشویق به امتحان دادن بکنیم. آنان را ترغیب کنیم خود را بیازمایند تا بفهمند چقدر از مطالب جدید را آموختهاند.
آنچه میبایست بیشتر مورد توجه اولیا و مربیان قرار گیرد، میزان تلاش کودکان و نوجوانان است، نه صرف نتایج حاصل از انجام آزمونهای مختلف. همواره شایسته است با درک صحیح از ماهیت تفاوتهای فردی و شناخت درست از ویژگیهای ذهنی، روانی و جسمی دانشآموزان، از مقایسه بیمورد کودکان با یکدیگر اجتناب ورزیم و رقابتهای فردی و گروهی را صرفا در شرایط عادلانه و با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و فراهم ساختن محیطی صمیمی و دوستداشتنی ایجاد کرد.
برای کاهش اضطراب ناشی از امتحان، علاوه بر داشتن انتظارات معقول از کودکان و نوجوانان، تشویق نقاط مثبت و توانمندیهای آنها، تقویت اعتماد به نفس ایشان و سرانجام فراهم کردن آرامش خاطر آنان، شایسته است بر تلاش هرچه بیشتر کودکان و نوجوانان در حد توانشان تاکید کنیم تا تسلط بیشتری بر موضوع مورد نظر داشته باشند. بدیهی است هرچه با تسلط بر موضوع درس، آمادگی ذهنی و روانی بیشتری برای آزمون داشته باشند، اضطرابشان کمتر خواهد بود.
خوب است پیش از امتحانات اصلی، از امتحانات فرضی و آزمایشی به منظور آشناسازی دانشآموزان با سوالات و نحوه امتحان استفاده کرد.
باید از برگزاری امتحانات بسیار سخت اجتناب کرد و در طراحی سوالات نیز باید اکثریت متوسط دانشآموزان را در نظر گرفت.
از برگزاری امتحانات با وقت بسیار اندک باید اجتناب کرد.
انتظارات و توقعات والدین و معلمان از دانشآموزان باید متناسب با تواناییها و استعدادهای آنها باشد.
از مقایسه کردن دانشآموزان با همدیگر باید اجتناب کرد، در صورت لزوم هر فرد با خودش مورد مقایسه قرار گیرد.
باید به دانشآموزان توصیه کرد با آمادگی بیشتری در جلسه امتحان حاضر شوند و کمتر به اهمیت امتحان فکر کنند و امتحان را صحنه مبارزه و جنگ در نظر نگیرند.
باید ترس از شکست را از دانشآموزان دور ساخت.
از آنجا که اضطراب امتحان با عزت نفس رابطه معکوس دارد، باید عزت نفس دانشآموزان را افزایش داد.
از طرح سوالاتی که کاملا جنبه حفظکردنی دارند، حتیالامکان باید اجتناب کرد.
معلم توانا و دلسوز بخوبی میداند هرگونه تهدید، تحقیر و تنبیه، اضطراب بچهها را بیشتر میکند و در عوض چهره گشاده و متبسم معلم، صدای آرام و جملات دلنشین و اطمینانبخش او میتواند اضطراب آنها را کاهش داده، اعتماد به نفسشان را تقویت کند.
معلم با چند جمله کوتاه، همراه با شوخطبعی میتواند آرامش روانی را به همه دانشآموزان ارزانی دارد.
معلم مهربان با چهرهای گشاده سعی میکند عوامل مخرب و اضطراب را از جلسه امتحان دور سازد.
از آنجا که عدم توجه و تمرکز نقش مهمی در اضطراب امتحان دارد، لذا آموزش این مساله توسط والدین و معلمان از همان اوایل کودکی ضروری است.
بهتر است اگر دانشآموزی در امتحانی نمره مناسب یا قبولی به دست نیاورد به روحیه او آسیب نرسانیم و با روشهای ارتباطی درست کمکش کنیم کمبودها و نقائص خود را جبران کند. اگر روحیه او را خراب کنیم، در واقع سرمایه اصلی او را که برای انجام هرکاری امری ضروری است از او گرفتهایم.
هدف امتحان باید ارزیابی دانستههای دانشآموزان باشد و نه نادانستههای آنها.
دانشآموزانی که دارای اضطراب هستند و علائم اضطراب در حرکات آنان را بشناسیم و در چارهاندیشی مناسب برای آنها بکوشیم.
والدین هم میتوانند
اولیا باید توجه داشته باشند که فرزندان نباید به علت درس خواندن و نمره بیست گرفتن وسیله تفاخر والدین قرار گیرند. متاسفانه رفتار بعضی از والدین بیانگر این موضوع است که کودکان خود را وسیله رقابت (چشم و همچشمی) با دیگران قرار میدهند، هرگز نباید فرزندان خود را با فرزندان دیگران بسنجیم و به برتری آنان افتخار کنیم.
والدین باید بدانند که کودکان نزدیک امتحانات معمولا دچار نگرانی و تشویش میشوند. لذا باید با کمک معلمان از تشویش و نگرانی آنان بکاهیم و نگذاریم این تشویش به ترس از امتحان تبدیل شود. والدین با امید و امیدوار کردن کودکان میتوانند آثار ترس از امتحان را از بین ببرند.
محیط خانه و جو عاطفی حاکم بر آن باید دور از تنشهای عاطفی و مشاجره و اختناق باشد.
در ایام امتحانات بهتر است رفت و آمدهای خانوادگی و فامیلی تا حد امکان کنترل شود، حتیالمقدور بهتر است از رفتن به مهمانی یا مهمانی دادن اجتناب شود، در ضمن نباید به بهانه امتحان، کودکان و یا نوجوان در خانه تنها گذاشته شوند.
اثرات منفی اضطراب امتحان در کودکان
اضطراب ناشی از امتحان نه تنها باعث میشود دانشآموزان نتوانند با مهارت و سرعت مناسب فکر کنند و پاسخهای مطلوب را ارائه دهند، بلکه آرامش روانی آنها را نیز به مخاطره میاندازد. بسیاری از اختلالات روانی و بیماریهای جسمانی در کودکان و نوجوانان ناشی از یک منبع قوی اضطراب است.
کودکانی که خیلی مضطربند، شاید موقعیتهای مبهم را خطرناک و تهدیدآمیز تفسیر کرده و باعث اضطراب بیشتر میشوند. همچنین تحققات زیادی این نکته را تایید کرده که علت عمده دقت عملکرد این است که افراد دارای اضطراب امتحان نمیتوانند به بخشهای مرتبط با تکلیف توجه کنند و افکار نامربوطی به ذهنشان خطور میکند که مانع از پیشرفت آنها میشود و اضطراب پیش از امتحان به سراغشان میآید. بسیاری از افراد شب امتحان خوابشان نمیبرد. این شیوه تا خود جلسه امتحان ادامه دارد. بعضیها حالشان بهم میخورد و برخی مریض میشوند. اضطراب افراد را اوقات تلخ بار میآورد. ناسازگاران کودکان و رفتار ناخوشایند آنان در مواردی ناشی از اضطراب و جستجوی زمینه وشرایط برای پناه است