*-ما هو ترجمة الادق للاسئلة :
1-« ینقص کلُ شی ءٍ بالانفاق الا العلم . » ش
الف – هر چیزی جز علم با انفاق کم شده است . ب- انفاق هر چیز ی را کم می کند مگر علم را .
ج- جز علم هر چیزی با انفاق نقصان می یابد . د- انفاق علم را کم می کند و همه چیز را .
2- « لیتَ المسلمین یستیقظون من نوم الغفلة ِ.»
الف- ای کاش مسلمانان از خواب غفلت بیدار شوند . ب- ای کاش مسلمانان از خواب غفلت بیدار می شدند .
ج- شاید روزی مسلمان از خواب غفلت بیدار شوند . د- شاید مسلمان از خواب غفلت بیدار گردند .
3-« العاقلُ من وعظتـْـه التجاربُ »
الف- عاقل از تجربه ها پند می گیرد . ب- عاقل کسی است که از تجربه ها پند گیرد .
ج- تجربه ها به عاقل پند می دهند . د- عاقل کسی است که تجربه ها به او پند دهند .
4- « دع ْمحبة َالدنیا فعابر السبیل لا یتوطّن » .
الف- ای رهگذر محبت دنیا را رها کن و وطن اختیار مکن.ب- محبت دنیا را کنار بگذار و وطن اختیار مکن .
ج- محبت دنیا را رها کن که رهگذر وطن اختیار نمی کند د- محبت دنیا را رها کن چرا که رهگذر را اقامتی نیست .
5- « کان بشــــرٌ قد ســـمع حــوارَ هم . »
الف- بشر گفتگوی آنها را می شنید . ب- بشر گفتگوی آ نها را شنیده بود .
ج- بشر گفتگوی آ نها را شنید . د- بشر به گفتگوی آ نها گوش می داد .
6- « أُعطِیَ الفقیر ما یحتاج الیه »
الف- آ نچه به فقیر داده شد به آن نیاز داشت . ب- به فقیر آ نچه نیاز داشت دا ده شد .
ج- به فقیر آنچه را که به آن نیاز دارد داده شد . د- به فقیر آنچه را که به آن نیاز دارد داده می شود .
7- « رأی المارةُ طفلة علی شفتیها ابتسامة ».
الف- کودکی که لبخند می زد عابران را دید . ب- عابران کودکی را دیدند که بر لبهایش لبخند بود .
ج- عابری را که کودک دید لبخند بر لب داشت . د- عابرا ن کودک در حالی دیدند که لبخند بر لب داشت .
8- « المقاتلون یهاجمون العدوَّ مهاجمةَ الاسود . »
الف- رزمندگان همچون شیران بر دشمن می تازند. ب- رزمندگان چون شیر بر دشمن تاختند .
ج- رزمندگان بر دشمن تاختند تاخن شیران . د- رزمندگان چون شیران بر دشمن می تاختند .
9- « خرج الطلاب ُمن الصفّ و هم یتحاورون . »
الف- دانش آموزان در حالیکه با یکدیگر صحبت می کردند از کلاس خارج شدند .
ب- دانش آموزان از کلاس خارج شدند در حالیکه صحبت می کردند.
ج- دانش آموزان از کلاس خارج می شدند در حالیکه صحبت می کردند .
د- دانش آموزان از کلاس خارج می شوند در حالیکه باه صحبت می کنند .
10- جاء التلمیذُ من المدرسة ضاحکا ً
الف- دانش آموز خندان از مدرسه آمد . ب- دانش آموز در حلیکه می خندید از مدرس آمد .
ج- دانش آموز می آمد در حالیکه می خندید . د- دانش آموز از مدرسه آمد و خندید .
11-عین الخطأ :
الف- لا شکَ أنّ ذا السعی فائز : شکی نیست که سعی کننده پیروز است .
ب- لا ید َ فوق ید الله . دست خدا بالای دست همه است .
ج- إ نّ اخاک و ابا نا مخلصان : برادر تو و پدر ما با اخلاص هستند .
د- لعلّـک ذو رای صائب : شاید تو دارای نظر قاطع باشی .
12-
الف- حکایتی در باره امام ششم خواندم : قرأ ت ُحکایةً عن الامام سابع .
ب- معلم ساعت پنج وارد کلاس شد : دخل المعلم الصفّ فی الساعة الخامسة .
ج- شب هنگام در آسمان چهار ستاره ظاهر شد : ظهرت فی السماء خمسة نجوم عند اللیل .
د- از کتاب خانه مدرسه ده کتاب گرفتم : اخذت من مکتبة المدرسة احد عشر کتابا .
13-
« بهترین دوستانم کسی است که عیب هایم را به من هدیه دهد . »
الف- أُ حبّ ُ إخوانی الذین یهدون معایبی . ب- أُ حبّ ُ صدیقی الذی یَهدی الیّ عیوبی .
ج- أحَبّ ُ إ خوانی من أهدی الیّ عیوبی . د- أحَبّ ُ إخوانی هو یهدی الیّ عیوبی .
14-
« هر کس دو روزش مساوی باشد مغبون است . »
الف- من تساوی یوماها فهی مغبونة . ب- من تساوی یومانها فهی مغبون .
ج- من تساوی یومانه فهو مغبون . د- من یتساوی یومانه فهو مغبون .
15-
« بعضی طاغیان و ظالمان حقیقتا منطق عجیبی دارند . »
الف-لبعض ِ الطاغین و الظالمین منطقا عجیبا فی الحقیقة. ب- هناک منطقٌ عجیب ٌللطغاة و الظالمین حقیقةً.
ج- بعض ُالطغاة ِو الظلمة لهم منطقٌ عجیب ٌحقا . د- بعضُ الطغاة و الظلمة یکون لهم منطقا ًعجیبا حقا
16-
«کاش انسان به دو بال علم و دین مجهز شود .»
الف- لعلنی انسان مجهز بجناحی العلم و الدین . ب- لیت الانسان یجهز بجناحی العلم و الدین .
ج- لعل الانسان یجهز بجناحان اثنان العلم والدین . د- لیتنی انسان یجهز بجناحین اثنین هو العلم و الدین .
17-
« هرکس تلخ وشیرین زندگی رابچشددرآن موفق می شود»
الف- من تذوّق مرّ الحیاة وحلوهایفزفیها ب- الذی ذاق حلوالحیاة ومرّه ینجح فیه.
ج- ینجح عن الحیاة من تذوّق حلوالحیاة ومرالحیاة د- الانسان الّذی یذوق الحیاة مرّهاوحلوهاینتصرفیها.
18-« العلماء اجلُ الناس قدراً . »
الف- دانشمندان ،بلندترین مرتبه انسانیت را دارند . ب- دانشمندان گرانقدر ، بالاترین مردم هستند .
ج- دانشمندان ، گرانقدر تین مردم هستند . د- دانشمندان ، گرانقدرتر از مردم هستند .
19-
« إ نّ بعض الناس ینظرون الی الدنیا نظر الزاهدین . »
الف- برخی دراین دنیا به مردم چون پارسایان نگاه می کنند . ب- برخی به دنیا همچون زاهدان می نگرند .
ج- بعضی به مردم به دیده پارسایان دنیوی نگاه می کنند . د- نگریستن بیشتر مردم به دنیا چون نگاه زاهدان است .