علی(ع): «بهترین امیران، امیری است که بر هوای نفس خویش حکومت کند.»
مدیر باید از پشتکار، اعتمادبهنفس، حسن خلق و اراده لازم برخوردار باشد.
مدیر خوب بهموقع صحبت میکند، بیشتر گوش میدهد و حتی به نظر میرسد که در مورد اظهارنظرهای معلمان میاندیشد و به آنها اهمیت میدهد.
او با اهداف مدرسهاش آشناست و همه کوششهایش در این جهت است که از همه امکانات مدرسه برای تحقق این اهداف استفاده نماید.
مدیر خوب هر چه میگوید بدان عمل میکند و سعی داردبه وعدههایش عمل کند.
مدیر موفق سعی دارد از طرق ممکن در کارکنان مدرسه روحیه مثبت ایجاد نماید و تلاش او در این است که کارکنان مدرسه احساس کنند که تبعیض در مدرسه وجود ندارد.
مدیر خوب در رهبری سازمان مدرسه، برقراری روابط انسانی وایجاد هماهنگی مهارت دارد.
مدیر موفق از قوانین و مقررات آموزشی و اداری، آگاهی کافی دارد و سعی میکند کارکنان مدرسه را همواره در جریان آییننامهها و دستورالعملهای ارسال شده قرار دهد.
مدیر خوب از تحقیر کارکنان، بهویژه در حضور جمع خودداری میکند و برای کلیه کارکنان مدرسه احترام قائل است و از تذکرو راهنمایی کارکنان و توجه دادن آنان به معایب و اشکالاتی که دارند به نحو مقتضی کوتاهی نمیکند.
مدیر موفق به نقش پدران، مادران و مسوولان آموزشی اهمیت میدهد و از کلیه نیروهای خارج از مدرسه برای بهبود وپیشرفت امور پرورشی و آموزشی، ساختمانی و تجهیزاتی استفاده میکند.
مدیر خوب اوقات کار خود را برای انجام یا نظارت بر امورآموزشی، پرورشی، اداری و اجتماعی مدرسه تقسیم و تنظیم میکند و میتواند به همه کارهای مدرسه در حد وظایف خود برسد.
مدیر موفق در کارهای مدرسه با سایر کارکنان مشورت میکند.
مدیر موفق، جلسه شورای معلمان را تحت نظارت و کنترل خود داشته و ضمن فرصت دادن به معلمان برای اظهارنظر خود، ازهر جلسه نتیجهگیری لازم را انجام میدهد.
مدیر موفق، کارکنان تازهوارد را با اوضاع مدرسه و مقررات آن کاملا آشنا میکند.
مدیر خوب، دانشآموزان را دوست دارد و به علت برخوردمناسب و حسن اخلاق، درایت و تدبیر، صفا و صمیمیت، موردقبول و احترام دانشآموزان و کارکنان مدرسه است.
مدیر موفق مشکلات مدرسه را به خوبی میشناسد و در حل آنها از همه کارکنان به تناسب وقت و شرایط کمک میگیرد.
مدیر موفق سعی دارد نیازهای آموزشی کارکنان را تشخیص داده و از طرق ممکن زمینه را برای دانشافزایی و شرکت دردورههای بازآموزی فراهم نماید.
مدیر موفق به استفاده از وسایل کمکآموزشی در تدریس اهمیت میدهد و در حدامکان این وسایل را فراهم
مینماید.
مدیر موفق، کارکنان لایق و خدمتگزار و بیادعا را به خوبی تشخیص داده و به کارشان اهمیت میدهد.
مدیر خوب به رعایت اصل تقسیم کار پایبند است و وظیفه هرفرد را مشخص میکند.
مدیر موفق از خودستایی پرهیز میکند.
مدیر موفق، انتقادپذیر است و همواره میکوشد خود رااصلاح کند.
مدیر موفق حاصل تجربیات خود را در اختیار افراد تازهکارمیگذارد.
مدیر موفق از سیاستهای تشویقی برای افزایش کارکرد اعضااستفاده میکند.
مدیر موفق با تدابیر و برنامههای خود زمینه رشد و پرورش استعدادهای ما را فراهم مینماید.
مدیر موفق از روشهای مختلف برای نظارت استفاده میکند.
مدیر موفق تنگنظر نیست و مشکلات همکاران را مشکل خودمیداند و در صورت لزوم به جای آنها انجام وظیفه مینماید در نتیجه احساس مسوولیت را در همکاران دوچندان مینماید و برعکس اگر آشنا به اصول مدیریت نباشد باعث دلسردی همکاران میگردد بهطور مثال به شگرد کاری دو نفر از مدیران اشاره می شود
در یکی از مدارس مدیر در آغاز شروع کلاس در ورودی مدرسه میایستد و هر همکاری که وارد میشود مدیر به جای سلام و احوالپرسی به ساعتش نگاه میکند و گاهی اوقات با الفاظی چون «فکر کردم که شما امروز نمیآیید و..» از همان لحظه ورود باعث دلسردی معلمین میشود بهطوری که معلم بدون علاقه به تدریس وارد کلاس شده و کارش بازدهی خوبی ندارد و از طرف دیگر در مدرسهای دیگر مدیر که آگاه به کار خود بود در صورتی که معلمی چند دقیقهای دیرتر وارد مدرسه میشد خودش به جای معلم به کلاس
میرود و با بیان مسائل آموزشی و... باعث سرگرمی دانشآموزان وجلوگیری از حوادث اتفاقی میشود بهطوری که معلم هنگامی بااین صحنه روبهرو میشد بسیار خوشحال بوده و با روحیهای عالی وارد کلاس میشود و احساس مسوولیت را در خود دوچندان احساس میکند و طوری برنامهریزی مینماید که باردیگر بهموقع در کلاس حاضر شود.
خلاصه اینکه مدیر باید مجرب، ورزیده و دارای شخصیتی گرم و دوستداشتنی باشد.
منبع:مدیریت و نوآوری در مدارس، تالیف احمد صافی