آنچه که با تاکید عموم مواجه است این است که زمانی که کودکان برای نخستین بار پا به مدرسه می گذارند، فاصله ای عظیم بین آن هایی که برای یادگیری آموزشگاهی ، آمادگی بسیار دارند و دیگر کودکانی که چندان آمادگی ندارند، وجود
دارد. از این رو مساله این است که چگونه این فاصله را زود از میان ببریم زیرا شیوه نفوذ این گونه شکاف ها به گونه ای است که هر گاه به زودی چاره جویی نشود، گسترش می یابد.
1- شناخت میزان اهمیت و عظمت مسائل مفهومی است که کودک در ابتدا با آن ها مواجه می شود. یعنی آگاهی اندیشمندانه بالنسبه کمی از زبان شفاهی داشته باشد، تا جایی که بتواند زبان را به نحو شایسته ای در امور روزمره به کار گیرد.
2- شیوه و طریقه آموزش خواندن از اهمیت زیادی برخوردار است، یعنی به کودک فرصت تامل داده می شود.
3- کودکان لازم است به اشکال گوناگون بیان ادبی تسلط پیدا کنند و مهارت در آن را یاد بگیرند. در همان آغاز با آهنگ ها و زیر و بم های صدا که در زبان شفاهی برای آن ها مفاهیمی بالنسبه آشنا می باشد، اقدام و عمل نمایند.از این رو لازم است اشکال و صور ادبی به تدریج به موازات رشد تبحر و نیز اعتماد به نفس در کودک به وی عرضه شود.
4- یاری دادن به کودک به منظور درک صحیح وی از ماهیت تکالیف یادگیری که به او محول گردیده است از اهمیت خاصی برخوردار است.
عظیمه کریمیان آموزگار دبستان ولی عصر مینا دشت