وهب بن ورد نقل مى کند: روزى شیطان در برابر یحیى بن زکریا نمایان گشت و گفت : یا یحیى ! مى خواهم اندرزتان دهم .
فرمود: به نصحیت تو احتیاج ندارم ، ولکن مرا از بنى آدم خبر بده که در پیش تو چگونه اند؟ ابلیس عرض کرد: بنى آدم در پیش من بر سه گونه اند:
1 - طایفه اول مؤمنان مى باشند که سخت ترین افرادند همیشه آنها را وسوسه مى کنیم تا به گناه آلوده کنم و از راه منصرف شوند. بعد از آن متوجه مى شوند که کار اشتباهى انجام داده اند. (مانند زمانى که واعظى به منبر مى رود و مردم را پند مى دهد، آیات توبه را براى آنان مى خواند و آنها فورا عوض مى شوند. در این زمان - توبه و استغفار مى نمایند، از گناه دست مى کشند) نمى توانم در رابطه با آنان کارى از پیش ببریم ، فقط ناراحتى و زحمت ما از این طایفه است .
2 - طایفه دوم کسانى هستند که در اختیار ما و به فرمان ما تسلیم مى باشند. آنها را مانند توپى که در دست کودکان شما است و به هر طرف پرت مى کنند، همان طور آنان در دست ما هستند و به هر جا و هر گناه و فساد و فحشا که بخواهیم مى کشانیم . آنها براى ما زحمتى ندارند، لازم نیست براى آنها وقت صرف کنیم ، حتى خود آنان بدون این که ما دستورى بدهیم ، اجرا کننده اند.
3 - طایفه سوم مانند شما پیامبران و اولیاءالله و مؤمنین حقیقى مى باشند که حرف و وسوسه ما در آنان اثر ندارد؛ چون این را مى دانیم ، زحمت به خود نمى دهیم ، دنبال آنان نمى رویم ، از اول از ایشان ماءیوس هستیم و در نتیجه از دست آنان راحتیم .(519)