مدیران آموزشی صرفنظر از اینکه در چه سطحی و در چه سمتی خدمت می کنند مستقیم یا غیر مستقیم با دانش آموزان معلمان والدین اقشار مردم و گردانندگان سایر سازمانهای جامعه سروکار پیدا می کنند. همه اینان به نحوی از انحا انتظار دارند که مدیران آموزش و
پرورش در انجام دادن کار و ایفای وظایف اموزش از خود صلاحیت و منجر نشان دهند و با تحقق بخشیدن به هدفهای اموزشی به پیشرفت جامعه کمک نمایند.
بیان مساله
رهبری آموزش عبارت است از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی است و هر عملی بتواند امر آموزش و یادگیری را یک قدم پیش برد رهبری آموزشی خوانده می شود. از این رو نقش رهبر آموزشی عبارت است از حمایت تقویت، یاری و مساعدت و سرانجام همکاری کردن نه دستور دادن
رئیس آموزش و پرورش، مدیر مدرسه، راهنمای آموزشی و حتی معلم رهبر آموزش به شمار می روند. هر یک از انها به تفاوت جریان آموزش و پرورش را تحت تاثیر قرار داده قسمتی از وقت خود را به بهبود برنامه وفعالیت آموزش صرف می کنند. حتی مواقعی که کار انان صرفا جنبه اداری و سرپرستی دارد روشهائی که اتخاذو اعمال می کنند بر وظایف رهبری و مدیریت آموزش آنان موثر است. بنابراین در سازمانهای آموزش مدیری رهبر است که دیگران را از لحاظ افکار، احساسات رفتار و کردار تحت تاثیر قرار می دهد و در انجام دادن وظایف آموزشی آنان را یاری می کنند اگر مدیری از این لحاظ ناتوان باشد رهبر به شمار نمی آیند.
نتیجه گیری
لازمه ی اجرای موثر برنامه استفاده از روشهای منظم در گزینش افراد استادان و مربیان و ارزشیابی متداوم پیشرفت آموزشی است. در صورت اجرای موثر برنامه افرادی که تحت آموزش قرار می گیرند به تدریج چشم انداز نظری و شناختی لازم برای مدیریت در نظام اموزشی و سازمانهای آن را کسب کرده به مهارتهای مورد نیاز محیط آموزشی مجهز می شوند تا با آمادگی کافی بتوانند نقشهای مدیریت و رهبری را در نظام آموزشی ایفا نمایند.