نمره نباید به هدف تبدیل شود ،مدارس امروزی فقط برای نمره فعالیت نمی کنند
یکی از آفت هایی که نظام آموزشی و خانواده ها را در رابطه با دانش آموزان تهدید می کند ، "هدف" شدن نمره و " نمره گرایی " است و بارها توسط کارشناسان تعلیم و تربیت این خطر گوشزد شده است و متاسفانه "حفظ گرایی" اگر بر "یادگیری پژوهش محور" ارجحیت داشته باشد ، چوب کاری آسیبهای روحی و روانی را دانش آموزان خواهند خورد .
در برخی مدارس توسط اولیای آموزشی و خانواده ها به حدی بر نمره 20 تاکید می شود که تمام نکات مثبت فعالیتهای دانش آموز و پیشرفتهای وی نادیده گرفته شده و آنان را به افرادی دارای عدم اعتماد به نفس ، تو سری خور، خسته و رنجور ، نا امید و شکست خورده تبدیل کرده است . معلمان موفق و دلسوز خوب می دانند که کلاس و مدرسه و نظام آموزشی فقط و فقط برای نمره گذاری تاسیس نشده است و حتی یک فعالیت دانش آموز برای پیشرفت ، آنقدر مهم است که از دید معلمان کارا و موثر پنهان نمانده و با دست گذاشتن روی آن نقطه قوت ، مایه پیشرفتهای بعدی دانش آموز شده و اگر بدان فعالیت به عنوان یک کار بی ارزش که 20 به همراه نداشته ، نگریسته می شد چه بسا سرنوشت دانش آموز به سمت فنا پیش می رفت . یکی از آثار سوء 20 گرایی ، تضعیف قدرت ابراز وجود و اعتماد به نفس دانش آموز و سرزنش مکرر وی می باشد که جادارد سریعا" برنامه ریزان آموزشی و مدیران واحدهای آموزشی برای این معظل بسیار بزرگ و به ظاهر ساده ، تدبیری بیاندیشند . خلاصه مطالب چند خط پیش را با متن زیر کامل کرده و زبان حال یک دانش آموز فرضی که از حمایت بیش از حد خانواده برخوردار است و از طرفی همیشه مورد سرزنش و بازخواست برای نمره قرار می گیرد و از فشار و استرس نمره از سوی معلم و مدرسه و خانواده خسته شده است ، را این گونه بیان می کنیم :
قبل از شروع این نکته مهم نباید فراموش شود که متاسفانه در سنوات گذشته ، معلمان برای تاکید بر نمره 20و پرسش مکرر و افراطی برای نمره گذاری به فشار والدین و مدیران مدارس استناد می کردند ، از سوی دیگر مدیران در برخی شهرستانها به تاکید بازرسان در اهمیت تعددنمرات اشاره می کردند ، بازرسان نیز بر مسئولین مافوق خود و روسای ادارات و ... اگر اینگونه باشد اقدامات مختلف برای این تغییر نگرش ره به جایی نخواهد برد ( در اینجا ضروری است که به نکته مهمتری اشاره نمایم ؛ با مراجعه و سوال از مدیران سازمانها و ادارات آموزش و پرورش و حتی کارشناسان دوایر دوره های تحصیلی به این موضوع پی می بریم که این دسته عزیزان هیچ وقت چنین توصیه ای نمی کنند بلکه منظور آنها بر نوع ارزشیابی هاست به عنوان مثال پرسش پای تخته فقط یک نمره صفر تا بیست خواهد بود ، انجام فعالیتهای عملی ، انجام تکالیف ، توجه به درس و کلاس و داشتن مسیر صعودی پیشرفت و غیره هر کدام می تواند یک امتیاز مثبت محسوب شود و الا هیچ بازرس آگاه و اهل مطالعه ای به معلم مربوطه یا مدیر مدرسه فشار نخواهد آورد که هر روز باید از دانش آموزان پرسش شفاهی و کتبی داشته باشی و تعداد نمرات بیشتر دانش آموز در دفتر نمره کلاس ، نشان دهنده پر کاری و موفقیت شما و فاکتوری برای دست یابی به اهداف متنوع آموزشی می باشد ! " احتمالا این تصور از دهه های گذشته بوده و هنوز از ذهن افراد به خوبی پاک نشده است )
من خسته شده ام ، دیگه نمره 20 کلاسم رو نمیخوام!
چقدر 20 و 19 جمع کردم دیگه واسم تکراری شده ! پس چرا هیچ وقت جرات پیدا نکردم به معلم بگم من واقعا خسته شده ام ؟ کدامیک از این 20 ها من رو کمک کرده که بتونم خواسته ام رو به معلمان ، به پدر یا مادر و یا اون دانش آموز زور گوئی که توی راه مدرسه جلو من رو گرفته و میخواد با زور خوراکیهام رو از من بگیره ! بگم ؟
چرا وقتی میروم پای تخته تمام دانش آموزا واسم میشن شوالیه های نیزه به دست که منتظر قربانی شدن من به دست معلم هستند ، نیشخند هاشون چقدر من رو عذاب میده ! معلم هم تا میاد کلاس ، شاگرد زرنگها رو فقط میشناسه و البته اونها موظف هستن 20 بگیرن و باید درس رو از حفظ باشن و الا فورا" از چشمش میافتن ! راستی مگه معلم من رو به خاطر 20 دوست داره ؟
... ولم کن مادر !تازه رسیدم از مدرسه ، هنوز کفشام رو در نیاوردم میگی چند تا 20 گرفتی ؟ تمام فکر و ذکر تو هم شده تعریف از یکی یه دونه فرزندت که با 20 های اون پیش فامیلا و زنان همسایه پوز بدی ؟ نکنه تو هم من رو به خاطر 20 دوست داری ؟ یا اینکه فورا" به پدر گزارش می دی میگی : خیلی بچه خوبیه تا حالا 6 تا 20 گرفته و پدر هم واسه اینکه هم دل منو نشکنه و هم با 6 تا 20 پر رو نشم ، میگه خوبه ولی نه ! باید حداقل 12 تا 20 می گرفتی ! من منتظر 20 های بیشتری از تو هستم .
چقدر دوست داشتم من هم واسه خودم کسی بودم ، خوبی هایی داشتم که به خاطر اون میشدم "بچه خوب" نه فقط با نمره 20 . بعضی وقت فکر میکنم من هم شدم عین یه کیسه زباله !که هر روز 2 تا 3 پیمانه از چند تا درس توسط معلم در من فرو ریخته میشه ! و شب یکی دوتا پیمانه توسط والدین ! راستش رو بخوای من که از کتابهای سال قبل که معدل 20 رو واسش چسبونده بودم ، الان 10 هم به زور نمی گیرم ، شاید اون موقع این درسها توی همین کیسه زباله که گفتم ریخته شده و بود آرام آرام همش رفت پی کارش ! سال بعد همینجوری میشه برای حفظیات من از سال بعد !
خوابهای سیاه و سفید 20 و 19 دفتر نمره همیشه عذابم میده ! توی روز دست بردارم نیست بلکه شبها به صورت کابوس میاد سراغم ، نکنه معلم عزیزم وقتی 18 شدم پیش اون همه شوالیه من رو سرزنش کنه ؟! نکنه دفتر پاکنویس رو فراموش کنم ، اون وقت یه نمره تک توی دفتر نمره واسم بزاره ؟ آبروم میره .
بیخیال ، پس چرا کسی تو مدرسه بم نمیگه با ترسم چکار کنم ؟ راستش فقط خودم میدونم که ترسو ترین دانش آموز مدرسه منم و این یه ذره هم که تحویلم میگیرن فقط به خاطر 20 والا خودم کسی نیستم ! خیلی از افراد ترسو بدم میاد ! اصلا تازه فهمیدم یکی از چیزایی که توی مدرسه باید یاد بگیری اینه که : ترسو باشی ، روی حرف کسی حق نداری حرف بزنی ! تو هنوز خمیر و خام هستی اصلا به حساب نمیای ! تو فقط حکم یه ضبط صوت رو داری به درد لای جرز هم نمیخوری ! راستی مادر ! من کی باید یه آدم بشم ؟! ... آخ یادم رفت چون همه بم گفتن اگه هر سال معدلت 20 بشه آروم آروم ازت راضی میشیم ، شاید یه کم هم آدم شدی !
راستی یادم نره مادر ! ، صبح یه کم زودتر من رو از خواب ناز بلند کن ( باید بلند شم چشام کور ) - فردا صبح من همراه 7 نفر دیگر از دانش اموزان بازجویی و بازخواست دارم (وقتی 7 نفری با فراخوانی معلم ، پای تخته می ایستیم ، یاد فیلم های جنایی می افتم که در مقابل تعدادی از آدما با حالت جدیدت بیش از پیش معلم ، باید پاسخگوی سوالات باشم ، اگر نفر اول بلد نباشه بعد نوبت دومیه ، بعد سومیه و اگر هر 8 نفر بلد نباشن ، از هر نفر 5 نمره از 20 کسر خواهد شد ! ) اونم کجا درست پای تخته سبز رنگ ، مقابل نیشخند های شاگردان با دست و پایی لرزان برای سین جین شدن اونم "عین کتاب ، نه کم نه زیاد" فقط کلمه اجازه ، اجازه رو می تونیم هر چند بار آمیخته با پاسخ ها به معلم تحویل بدیم ! اینم یک عادته زشته ولی برای اینکه عین نوشته های کتاب رو به خاطر بیارم باید هر 15 ثانیه یکبار بگم : آقا اجازه ! آقا اجازه! اجازه آقا !اجازه!
من نمی دونم پای تخته از من چی می خوان که هر روز باید برم اونجا یه کم دست و پام بلرزه ؟ من نمی دونم باید حواسم به زیب (یا زیپ) شلوارم باشه که نکنه فراموش کرده باشم ... یا حواسم به کمر بندم باشه که از زیر کاپشن بیرون نزده باشه ، یا به شکلک در آوردن و نیشخند دانش آموزان ردیف آخر کلاس ، که منتظر قربانی شدن من هستند ، یا حواسم به خودکار معلم باشه که هی پشت سر هم روی میز میزنه و صدای تیک تاک ساعت یا تولپ تولوپ قلب میده ، که : " زود باش جواب بده وقت نداریم و الا 5 نمره از دست می دی " .
واسه من همیشه سواله که اگر امتحانهای ماه مجازات و اعدام ( خرداد ماه) ، روی برگه انجام میشه چرا باید من توی کلاس هر روز برم پایین ؟! و با پرت پرت کردن درس رو پاسخ بدم ؟ به قول معلم عزیزم ، اگر هر هفته چند تا نمره نداشته باشیم اون وقت والدین به ما اعتراض می کنند می گن چرا از بچه ما درس نپرسیدی ، چرا "پایه "بچه های ما رو ضعیف گردین !؟ بیچاره خودم ، کاش معلم و پدر و مادرم خبر داشتن که من همیشه 20 میگیرم ولی پایه هم ندارم که حتی ضعیف بشه ! اونقدر پای تخته این " پا" لرزیده که رمقی براش باقی نمونده است !
راستی مادر ! نمی شد آدم نره مدرسه همون توی خونه بشینه و درس بخونه و به جای 20 ، زندگی بدون مجازات هر روزه و آرامش رو یاد بگیره؟www.zibaweb.com
*************************************************
وقتی خطوط قرمز در کارنامه دانش آموز ، نقش می بندد
کارنامه اش را که دید ، دلش لرزید ، برای لحظاتی دنیا در برابر چشم هایش سیاه شد ، حس کرد دیگر توان ایستادن ندارد ، انگار خط های قرمز کارنامه آنقدر کش آمده بودند که دور گردن او را گرفته و داشتند خفه اش می کردند ، مادر عصبانی بود و با خشم نگاه می کرد ، هر چند که تا شب فاصله زیادی بود اما پسرک درد سیلی پدر بر گونه اش را از هم اکنون حس می کرد
کارنامه ، کلمه پر استرسی است که دل هر دانش آموزی را می لرزاند ، نه تنها دانش آموزان که خانواده ها نیز در بسیاری از موارد به شدت درگیر استرس ناشی از گرفتن کارنامه هستند ، به راستی این برگه با نمراتی بین 0 تا 20 چرا اینقدر ارزشمند است؟
دانش آموزی می گوید : کارنامه یعنی سرنوشت یک سال زحمت ، زحمتی که اگر به هدر رود نه تنها عمر خود انسان که زحمات یک ساله پدر و مادر نیز هدر می روند.
مهدی پاک طینت می افزاید : تا قبل از پایان امتحانات عمده ترین مشکل و درگیری دانش آموزان با مفاهیم کتاب های درسی است که با مطالعه و تلاش بیشتر می توان یک جورایی با آن کنار آمد اما به محض پایان یافتن دوره امتحانات ، استرس ناشی از دریافت کارنامه تمام وجود آدم را دربر می گیرد ، زمان برگزاری آخرین امتحان و دریافت کارنامه به درازای یک قرن طول می کشد ، تازه پس از دریافت کارنامه دردسرهای جدید شروع می شود ، اگر نمرات خوبی آورده باشیم که می شویم پتکی برای کوبیده شدن بر سر خواهر و برادرهای دیگر و وای اگر که نمرات مناسبی نیاورده باشیم ، که در آن صورت ضمن حرام شدن تعطیلات تابستان باید طعم تلخ طعنه های پدر و مادر را هم تحمل کنیم.
در خانه ما حرف اول را نمره می زند
یک دانش آموز می گوید : در خانه ما حرف اول را کسی می زند که نمرات خوبی بیاورد ، دیگران هیچ جایگاهی درنظر پدرم ندارند و به قول خودش فقط نان خور اضافی هستند.
صاق خمسه می افزاید : همیشه در درس زبان نمرات کمی می آورم و حاضرم برای قبولی در این درس خصوصا در امتحانات آخر سال هر کاری بکنم تا قبول شوم ، مشکل اینجاست که هرچه درس می خوانم نمی فهمم ، حتی اگر ساعت ها درس بخوانم انگار که هیچی نخوانده ام ، اما برادرم برعکس من است ، یکبار که درس بخواند تمام مفاهیم را می فهمد به همین دلیل به خاطر نمرات خوبی که می آورد عزیز دردانه پدر است ، گاهی حسابی به او حسودی می کنم و آرزو می کنم کاش هرگز چیزی به نام کارنامه به وجود نمی آمد.
مدیر کل ارزشیابی تحصیلی و تربیتی وزارت آموزش و پرورش در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری مهر با تاکید بر اینکه برای حل هر مشکلی باید قبل از بروز آن مشکل در اندیشه برطرف کردن آن بود ، می گوید : امتحان پایان تحقق اهداف آموزش و پرورش نیست و فقط سنجش پایان یک مرحله است که حتی توان ارزیابی صحیح از همان دوران سپری شده را نیز ندارد.
حسین احمدی می افزاید : کارنامه ارزیابی شخصیت دانش آموزان نیست و چنانچه دانش آموزی در زمینه خاصی شکست می خورد و ضعف دارد، به این معنا نیست که این دانش آموز در تمام جوانب شخصیتی شکست خورده یا ناتوان است.
وی با تاکید بر اینکه والدین در برخورد با کارنامه و امتحانات باید توانمندی و ظرفیت مختلف فرزندان خود را لحاظ کنند ، می گوید : والدین به هیچ وجه نباید فرزندانشان را با یکدیگر مقایسه کنند ، چرا که این مقایسه سبب ایجاد تبعیض و ناکامی می شود.
مدیر کل ارزشیابی تحصیلی و تربیتی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه تلقین ناکامی توسط والدین پس از دریافت کارنامه بسیار دیده می شود ، می افزاید : ایجاد حساسیت نسبت به نمرات کارنامه، ضمن به وجود آوردن استرس های فراوان سبب روگردان شدن دانش آموزان از ادامه تحصیل شده و زمینه های بروز ناهنجاری های اجتماعی را در فرد به وجود می آورد.
وی با تاکید بر اینکه برچسب ناتوانی که با ارایه کارنامه توسط والدین به دانش آموزان زده می شود ، سبب کاهش اعتماد به نفس در دانش آموزان می شود ، می گوید : با کاهش اعتماد به نفس در دانش آموزان ، میزان احترامی که فرد برای خود قائل است نیز کاهش می یابد و از بین می رود و زمانی که فرد ارزش و احترامی برای خود قایل نباشد مستعد پذیرش آسیب های جدی اجتماعی می شود.
دکتر احمدی با اشاره به اینکه با نیاوردن نمره در امتحان خرداد ماه فرصت دانش آموزان تمام نشده است ، می افزاید : باید والدین ، دانش آموزان را برای امتحان بعدی ، یعنی امتحان جبرانی و چنانچه نتیجه حاصل نشد برای امتحان تجدیدی آماده کنند و دقت داشته باشند که به جای نقد رفتار و شخصیت دانش آموز باید درباره چگونگی عملکرد وی بحث و صحبت شود.
حمایت والدین بهترین برخورد در برابر کارنامه
رئیس گروه مطالعات و فن آوری دفتر ارزشیابی تحصیلی وزارت آموزش و پرورش نیز در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری مهر با اشاره به اینکه ارایه کارنامه سه پاسخ قبولی ، تجدیدی و مردودی را به دانش آموزان می دهد ، می گوید : در اکثر مواقع والدین در برابر کارنامه هایی با نمرات پایین با توبیخ ، تهدید ، سرزنش و تنبیه دانش آموزان برخورد می کنند ، در حالیکه این برخوردها به هیچ وجه جواب نمی دهد و اشتباه است.
دکتر محمد حسنی با تاکید بر اینکه در مرحله اول باید دانش آموز را برای شکست تحصیلی آماده کرد ، می افزاید : شکست قسمتی از زندگی است و واقعیتی است که باید دانش آموزان با آن رو به رو شوند لذا والدین باید پس از سپری شدن دوران نگرانی و ناراحتی دانش آموزان ازعدم موفقیت در سال تحصیلی گذشته ، علت های واقعی شکست را برای دانش آموزان مشخص کنند و این موضوع باید به صورتی مطرح شود که به دور از تحمیل ، دانش آموز نیز آن را بپذیرد.
وی با اشاره به اینکه نباید تمام دلایل عدم قبولی دانش آموز در سال تحصیلی گذشته را خود دانش آموز دید ، می گوید : باید به جای توبیخ و تنبیه های بی ثمر راه حل را نشان دانش آموز داد و او را برای طی مراحل بعدی هدایت و حمایت کرد ، چرا که بهترین برخورد در برابر شکست دانش آموزان حمایت والدین است.
کارنامه سبب افسردگی دانش آموزان می شود
یک کارشناس تعلیم و تربیت با تاکید بر اینکه نظام ارزشیابی کشور سبب ایجاد مشکلات روحی فراوانی برای دانش آموزان می شود ، می گوید : تحقیقات صورت پذیرفته نشان می دهد که بیش از 42 درصد از دانش آموزان افسردگی دارند و حدود 89 درصد از افسردگی های موجود بین دانش آموزان نیز ناشی از نحوه ارزشیابی تحصیلی است.
دکتر رضا معصوم زاده با اشاره به اینکه خانواده ها به دلیل تاکیدی که بر نمره دارند سبب افزایش میزان مشکلات نظام ارزشیابی کشور می شود ، می افزاید : نظام ارزشیابی به خودی خود استرس زا است و با تاکید و فشارهای بی رویه خانواده ها بر دانش آموزان نه تنها دانش آموزان انگیزه بیشتری برای ادامه راه و تلاش بیشتر پیدا نمی کنند که چه بسا احساس ناتوانی و عدم کارایی بر احساس توانایی و غلبه بر مشکلات فائق می آید و از دانش آموز شخصیت ضعیفی می سازد.
یک معلم با تاکید بر اینکه نمی توان با توبیخ و تنبیه انگیزه درس خواندن را در دانش آموزان تقویت کرد ، می گوید : کارنامه تنها نحوه عملکرد دانش آموزان را مشخص نمی کند ، چه بسا به نوعی نحوه عملکرد و میزان حساسیت والدین را نیز مشخص می کند.
الهام قره داغی می افزاید : امتحانات آخر سال تحصیلی همانند امتحانات دیگر هستند و اگر والدینی به شدت نسبت به نمرات دریافتی فرزندشان اعتراض دارند ، اعتراض اولیه را باید نسبت به خودشان داشته باشند ، چرا که در طول امتحانات متعددی که در سال تحصیلی از دانش آموز گرفته شده است ، آنها این نمرات را دیده اند اما هیچ اقدام جدی در زمینه برطرف کردن آن انجام نداده اند.
هر ساله بش از ده درصد از دانش آموزران کشور در مقاطع مختلف تحصیلی شکست می خورند و مردود می شوند و در این بین آمار مردودی دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است ، به راستی چرا دانش آموزان انگیزه ای برای درس خواندن ندارند؟ معاون نظری و مهارتی وزارت اموزش و پرورش دلیل عمده عدم رغبت دانش آموزان ، خصوصا دانش آموزان دختر به مطالعه را عدم وجود شغل مناسب میداند و می گوید : مشکل اشتغال انگیزه تحصیل دانش آموزان را کم کرده است و برای بالا بردن کیفیت آموزشی کشور عوامل ایجاد انگیزه تحصیل در دانش آموزان باید تقویت شود.
دکترعلی اصغر فانی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری مهر با اشاره به این که کمبود انگیزه یکی از مشکلات اساسی نظام آموزشی کشور است ، می افزاید : بر اساس مطالعات انگیزه پسران برای ادامه تحصیل کمتر از دختران است ، به همین دلیل با وجود آمار بیشتر پسران در مقطع دبیرستان ، آمار ورودی دختران به دانشگاه بیشتر است.
وی با تاکید بر اینکه باید تعریف هدف از تحصیل در کشور تغییر کند ، می گوید : در دو دهه قبل تحصیل معادل اشتغال بود ، ولی در حال حاضر با توجه به افزایش فارغ التحصیلان بیکار این روند تغییر کرده است و باید جامعه و خصوصا اندیشه دانش آموزان به این سمت حرکت کند که هدف از تحصیل ارتقاء فرهنگ و اندیشه افراد است.
انتقاد ازنظام ارزشیابی؛ فقط درحرف
سال هاست که بحث ضعف ارزشیابی در بین متخصصان مطرح می شود و هر کسی بحث ناکارآمدی نظام ارزشیابی را پیش می کشد ، شاید این بحث به حدود 15 سال پیش برگردد اما تا کنون جز تغییر ارزشیابی آن هم به صورت آزمایشی و فقط در مقطع ابتدایی حاصل دیگری از این انتقادها و مباحث عاید دانش آموزان نشده است.
سال هاست که دانش آموزان صدمات روحی نظام ارزشیابی را که حاصلی جز مشکلات روحی ناشی از صدمات استرس های شدید و یا از سویی دیگر بی تفاوتی ندارد را تحمل می کنند و در این بین مواردی همچون چشم و هم چشمی ، رقابت های بی حاصل خانوادگی بر فشارهای ناشی از نظام ارزشیابی می افزاید و در این بین مشکلات نظام ارزشیابی برای دانش آموزان چندین برابر می شود.
تغییر نظام ارزشیابی کشور ضمن اینکه اعتبارات فراوانی را می طلبد ، نیازمند سپری شدن دوره زمانی طولانی است اما می توان با کمی تدبیر حداقل استرس های ناشی از عوامل خارجی نظام ارزشیابی را به حداقل رساند و جو آرامی را برای ادامه تحصیل دانش آموزان فراهم کرد .
خبرگزاری مهر