روستای تولون یکی از روستاهای مرزی شهرستان گرمی با جمهوری آذربایجان بشمار میرود. روستای تولون با شهرستان گرمی حدود 25 کیلومتر فاصله دارد که حدود 10 کیلومتر (فاصله روستا با جاده ی اردبیل ـ گرمی) خاکی بوده و رفت و آمد با مشکل روبرو می باشد و این امر در فصل زمستان و با بارش برف سختر نیز می شود.
روستای فوق از یک طرف به جمهوری آذربایجان و از طرف دیگر با روستاهایی چون اولی کندی ـ عزیزلو ـ سلیمان لو ـ لوسکه درق و مشهدلو همسایه است. روستای مذکور مانند اکثر روستاهای شهرستان گرمی در یک منطقه ی کاملاً کوهستانی قرار گرفته و این امر باعث می شود که آب و هوای این روستا در اکثر زمانهای سال از برودت و سرمای زیادی برخوردار شود و با توجه به اینکه راه ارتباطی این روستا در دامنه ی کوه ها است برخی مواقع در زمستان ، برف برخی از مسیرها را پر می کند و رفت و آمد معلمین غیر بومی را با مشکل روبرو میکند.
طرح مسئله :
با توجه به اینکه علل اکثر اختلالات روانی ، ارثی می باشد ولی محیط نیز تأثیر زیادی در تشدید یا کمرنگ شدن آن اختلال را دارا می باشد و از آنجاییکه درونگرایی صرف در فرآیند یادگیری و آموزش نقش منفی را دارد به همین جهت باید اقدامات لازم به منظور از بین بردن این نوع از اختلال باید برداشته شود. با توجه به موقعیت نامناسب روستای تولون که قبلاً گفته شد (دوری از جاده ـ شرایط سخت آب و هوایی ـ خاکی بودن جاده و ..) اکثراً دبیران مقطع راهنمایی تمایلی برای آمدن به این روستا را ندارند تا دروس تخصصی خویش را تدریس نمایند و با توجه به اینکه پژوهشها نشان داده است که بین تدریس دبیران متخصص و پیشرفت دانش آموزان رابطه ی مستقیمی وجود دارد ، عدم حضور معلمان گوناگون و با تخصص های مختلف باعث شده است که اکثراً برای مقاطع راهنمایی از معلمین هم روستایی و غیر مرتبط استفاده شود. این امر باعث شده است که دانش آموزان نوعی دیدگاه توأم با استرس و اضطراب به معلمان بیگانه وجود داشته باشد و اگر این اضطراب در گذشته برای یک یا چند دانش آموز تجربه شده باشد ، دانش آموز فوق در معرض اضطراب مزمن قرار می گیرد « سیستم های عصبی رتیکلو آندوتلیال آنها به گونه ای خود را تنظیم می نمایند که فرد به طور طبیعی در حالت بیداری ، هوشیاری بیشتری را نسبت به وقایع اطراف خویش نشان دهد. این امر طبیعتاً سبب می شود که نیاز با محرک خارجی در آنها کمتر شده و تا زمانی که منبع اضطراب کشف و رفع نشده باشد به سوی درونگرایی متمایل می شوند». (بنزیگر ـ 1999)
آشنایی با برخی از اصطلاحات
اضطراب : اضطراب یک ترس درونی شده است از اینکه تجارب دردآور گذشته تکرار شوند. از دیدگاه فروید کششهای غریزی نامطلوب موجب اضطراب می شوند. اضطراب با احساس ترس مترادف است با این تفاوت که ترس منشأ خارجی دارد ولی اضطراب منشأ درونی دارد (شفیع آبادی ـ 1378 صفحه 52)
درونگرایی : شامل مجموعه اعمالی می شود که با دیدگاه درونی و ذهنی همراه بوده و فرد درونگرا آمادگی بیشتری برای خودداری و تسلط بر نفس از خود نشان می دهد (آیزنگ ـ 1947)
برونگرایی : رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است ، افراد برونگرا ، آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند (آیزنگ ـ 1947)
ویژگیهای شخصیتی افراد درونگرا :
1. علاقمند به افکار و احساسات خودشان ، نیاز به داشتن قلمرو شخصی ، کم حرف ، ساکت و متفکر .
2. دوستان زیادی ندارند ، در ارتباط برقرار کردن با افراد جدید مشکل دارند ، علاقمند به سکوت و تمرکز اند و از دید و بازدیدهای ناگهانی بیزارند.
3. در بین انبوه مردم بودن آنها را خسته می کند. بیشتر از دست کرده خودشان خشمگین می گردند تا دیگران ، معمولاً کمرو هستند و درکشان مشکل است.
4. از در میان گذاشتن اطلاعات شخصی خود با دیگران ممانعت می کنند. از مشاهده ی تجربه ی دیگران درس می آموزند.
این شاخصه ها و ویژگیها در دانش آموزان بر خلاف شاخصه های لازمه برای یادگیری و آموزش می باشد بنابراین تا زمانی که این شاخصه ها بسوی متعادل شدن پیش نرود ، یادگیری را در دانش آموزان با مشکل روبرو خواهد کرد. لازم بذکراست که این نوع از دانش آموزان در محیط بیرون نیز نمی توانند موفق باشند.
با توجه به اینکه دانش آموزان درونگرا مد نظر ما می باشند از ذکر ویژگیهای افراد برونگرا خودداری می کنیم. فقط ذکر این نکته خالی از لطف نیست که مشخصات افراد برونگرا برخلاف مشخصات افراد درونگرا می باشد که در بالا به آنها اشاره شد.
شایان ذکر است که خود درونگرا یا برونگرا بودن یک پدیده ی منفی نمی تواند باشد بلکه دو بعد از شخصیت انسانی می باشد ولی اگر برونگرایی و درونگرایی افراد شدیدتر باشد ، آنوقت است که دچار بیماریهای روانی شدید می شود که در دانش آموزان این عوامل علاوه بر اختلال در یادگیری و رشد و شکوفایی وی در زندگی آینده او تأثیر گذار خواهد بود. بنابراین اگر درونگرایی و برونگرایی در حد کمال در افراد ظاهر شوند ما را در برابر دو شخصیت نابهنجار قرار می دهند که اولی بصورت اختلال اسکیزوفرنی و دومی بصورت اختلال هیستری خواهد بود.
اسکیزوفرنی ® درونگرایی ® متعادل - برونگرایی - هیستری
توصیف وضعیت و بررسی اولیه :
در هنگان تدریس مشاهده می کردم که برخی از دانش آموزان ساکت و بی سروصدا به بنده می نگرند و هیچ گونه مشارکتی در جریان کلاسی نداشتند (علی رغم اینکه از روشهای مشارکتی استفاده می کردم) انگار اینکه یک عامل اضطراب زا را می دیدند و این مسئله با گذشت زمان برا ی اکثر آنها حل شد و آنها کم کم عادت کرده و در جریان یادگیری در کلاس مشارکت داشتند ولی یکی از دانش آموزان همچنان ساکت و بی سر و صدا بود.
گردآوری اطلاعات
عوامل فوق سبب شدند که بنده از آنها تست شخصیت (برونگرایی ـ درونگرایی) بگیرم. شایان ذکر است که تمامی سئوالات تک به تک برای دانش آموزان تشریح و توجیه می شد و آنها گزینه دلخواهشان را انتخاب می کردند نتیجه ی سئوالات آنطوری بود که انتظارش می رفت. اکثر دانش آموزان دچار درونگرایی بودند (8 نفر از 11 دانش آموز) حتی برخی از آنها وضعیت خطرناکی داشتند همانطوریکه قبلاً گفته شد اکثر این افراد به مرور زمان در فعالیتهای کلاسی و در جریان یادگیری مشارکت کردند به استثنای یک نفر.
تجزیه و تحلیل داده ها :
نوع رفتار این دانش آموز باعث شد که با مدیر مدرسه در مورد وی صحبت کنم ، وقتی که از مدیر مدرسه در مورد درخود ماندگی ، عدم گرایش به جمع و عدم مشارکت وی در فعالیتهای کلاسی سئوال پرسیدم وی اظهار داشت که دانش آموز فوق در سالهای گذشته به همین صورت تحصیل کرده است و نوع رفتار وی به همین شکل می باشد. این امر باعث شد که انگیزه ام نسبت به انجام این اقدام پژوهی بیشتر شود.
سئوالات پیش آمده برای من معلم
- چگونه می توانم دانش آموز فوق را از حالت انفعالی خارج کنم؟
- چگونه می توانم مهارتهای یادگیری وی را که بعلت داشتن روحیه ی انزوا طلبی ، تحت تأثیر منفی قرار گرفته است را تقویت نمایم؟
- چگونه می توانم به دانش آموز کمک کنم تا با دوستان خود روابط بیشتری داشته باشد؟
اقدام اول
در جریان تدریس از دانش آموزان خواسته شد که پرسشها و پاسخهای خودشان را (هر چند غلط) بیان کنند وقتی که سئوالی می پرسیدم از وی نیز می خواستم که نظرش را بیان کند و هر وقت که وی ابراز عقیده می کرد او را تشویق می کردم و سعی می کردم که از نظر وی استفاده بکنم و مواقعی که خاموش بود با تشویق کسانی که در جریان تدریس مشارکت داشتند، موجب می شدم که او نیز ترغیب به ابراز نظر کند بنابراین نوع تدریس خودم را طوری تنظیم می کردم که از روشهای تدریس مشارکتی و فعال بیشتر استفاده کنم و بصورت ضمنی دانش آموز مورد نظر را به فعالیت می کشاندم.
تقویت رفتار مثبت (میزان مشارکت وی در کلاس) خاموشی رفتار غلط (ساکت بودن و عدم مشارکت)
تقویت رفتار مثبت (میزان مشارکت وی در کلاس) ، خاموشی رفتار غلط (ساکت بودن و عدم مشارکت)
اقدام دوم
دانش آموزانی که در جریان تدریس فعال بودند آنها در کلاس تشویق شدند و بعنوان سرمشق به دانش آموزان معرفی می شدند و این نوع سرمشق دهی باعث می شد که دانش آموزان خود به خود ترغیب شوند و هر طوری که بود در جریان تدریس مشارکت داشتند و سعی داشتند نظر بنده را به خود جلب نمایند و دانش آموزی که در موردش قبلاً گفته شد نیز به همراه سایر دانش آموزان نظراتش را هر چند غلط و گاهی هم برگرفته از نظرات سایر دانش آموزان ارائه می داد و از آنجایی که بنده بصورت ضمنی و گوشه چشمی به وی نظر داشتم با بروز فعالیت از وی ، تشویق و تمجید می کرد و کم کم وی را بعنوان الگو به کلاس( بعنوان دانش آموز فعال) معرفی می کردم.
اقدامات دیگر
در جریان اقدامات فوق ، اقدامات دیگری نیز انجام شد از جمله جرأت آموزی و حساسیت زدایی منظم در جهت از بین بردن شاخصه های درونگرایی از جمله کمرویی ـ عدم مشارکت در جریان تدریس ـ نداشتن روابط عمومی و اجتماعی با سایر دانش آموزان ـ انزوا طلبی و ... دانش آموز مذکور را به یک محیط آرام فراخوانده و به وی این نکته را دیکته کردم که تو هیچ چیزی کمتر از دانش آموزان ممتاز نداری و تو هم می توانی مثل آنها یا بهتر از آنها باشی این امر باعث شد که وی با جرأت بیشتری در سر کلاس حاضر شود.
همچنین سعی کردم رفتار های سکوت پیشگی را در دانش آموز حساسیت زدایی کنم. یعنی به تدریج و به مرور زمان ، حساسیت وی نسبت به جواب دادن و مشارکت داشتن کم شد و کم کم بر مشارکت دانش آموز در جریان تدریس اضافه شد.
بدیهی است که تنها یک یا دو روش در جهت بهبودی درونگرایی دانش آموز مورد نظر
، نمی توانست از کارایی لازم برخوردار باشد. بنابراین این مجموعه روشها (تشویق و تنبیه ـ جرأت آموزی ـ سرمشق دهی و حساسیت زدایی) است که موجب می شود که شاخصه های درونگرایی کم شده و فرد بطرف یک شخصیت متعال سوق پیدا کند.
گردآوری اطلاعات (2)
در این مرحله نتایج بدست آمده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم و برای اینکه از نتیجه ی کارم مطمئن شود از سایر همکاران و مدیر مدرسه در خصوص فعالیتهای وی در کلاس درس سئوال پرسیدم . محور سئوالات بنده از همکاران این بود که آیا دانش آموز فوق در سر کلاس نسبت به قبل تغییر کرده است؟ آیا با سایر دانش آموزان در تقسیم بندی های گروهی مشارکت دارد؟ و ...
نظر همکاران : دانش آموز فوق نسبت به قبل فرق کرده و در فعالیتهای کلاسی مشارکت دارد و در کلاس با انگیزه حضور می یابد.
نظر مدیر : دانش آموز فوق با سایر دانش آموزان روابط اجتماعی بیشتری پیدا کرده و از انزوا طلبی خارج شده است.
www.gorooh.parsiblog.com
منابع:
- براهنی ، محمد نقی و گروه مترجمان : زمینه روانشناسی ( جلد دوم ) ، تالیف ریتال اتکینسون و ارنست هیلگارد ، انتشارات رشد ، تهران ، چاپ چهاردهم ، 1379.
- سیف ، علی اکبر : روانشناسی پرورشی ، انتشارات آگاه ، ویرایش جدید ، تهران ، 1379.
- سایت آموزش پرورش کل کشور ( ROSHD )
- گنجی ، حمزه : ارزشیابی شخصیت ، انتشارات ساوالان ، تهران ، 1381