پدر یا مادر، حتماً میدانید که ارتباط با فرزند یکی از مهمترین ارکان تربیتی به حساب میآید .وقتی بچهها با والدینشان احساس نزدیکی کنند کمتر در رفتار با آنها دچار ناسازگاری و کشمکش میشوند. در نتیجه وقتی کودک احساس امنیت کند راحتتر میتواند مشکلاتش را با پدر و مادرش در میان بگذارد و به آنها گوش دهد و نصیحتهای آنها را به کار بندد.
سه اشتباه ذیل، اشتباهاتی است که متأسفانه بسیاری از والدین در رابطه با کودکشان مرتکب میشوند که باعث ایجاد اشکالات عمدهای در روابط میشود.
1- با فرزندتان ارتباط برقرار کنید:
وقتی فرزندتان صحبت میکند، سؤالی میپرسد، خبرهای مهمی را با شما در میان میگذارد و یا حتی کنارهگیری میکند، چه کاری انجام میدهید؟ آیا او را نادیده میگیرید، به او اشاره میکنید که ساکت باشد یا با او هر وقت که خود مایل هستید به صحبت مینشینید؟ تا آنجایی که ممکن است وقتی فرزندتان با شما مشغول صحبت است و شما در حال انجام کاری هستید آن را متوقف کنید و با دقت به حرفهایش گوش دهید. اگر صحبتهایش نیاز به جواب دارد با دقت به آنها جواب دهید. این توجه، به آنها احساس اعتبار و مهم بودن میدهد و آنها را تشویق به صحبت کردن و درمیان گذاشتن آنچه در ذهنش میگذرد، میکند.
2- آنها را ستایش کنید:
از جملات منفی و تحقیرکننده استفاده نکنید. وقتی همواره فرزندتان را با جملات تحقیرآمیز مورد خطاب قرار میدهید ممکن است برای دفعات اول واکنش چندانی نشان ندهد و با لبخندی تلخ یا حتی لحظهای گریه کردن بحران، ظاهراً پایان یابد ولی آنها بعد از مدتی بهطور ناخودآگاه شروع به تجزیه و تحلیل رفتارهای والدینشان میکنند و آنجاست که با نوعی بیاعتقادی به شما مینگرند. حتی اگر در میان جملات تحقیرآمیز متعدد جملات تشویقآمیز محدودی نیز به کار برده باشید، بهتدریج حس منفی و مأیوسکننده، آنها را به گوشهگیری یا از قصد و بهمنظور جلب توجه، به انجامندادن کارهایی که والدین از آنها انتظار دارند وادار میکند.جالب است بدانید در تحقیقات متعددی که از بعد روانشناسی انجام شده است بسیاری از نوجوانانی که به اعتیاد و موادمخدر گرفتار میشوند جزو همین گروه از بچهها هستند که همواره دچار بازخورد منفی از طرف والدینشان بودهاند.
والدین باید همواره آنچه را که فرزندشان انجام میدهد یا به زبان میآورد به دیده انصاف توصیف کنند. اگر به نکته یا مورد منفی در رفتار و کلام او برمیخورید او را از طرق مختلف و از راه مسالمتآمیز آموزش دهید. هرگز در حضور جمع سعی نکنید نقش یک معلم دلسوز را برای فرزندتان بازی کنید زیرا این حرکت باعث میشود که برای همیشه از خودتان تصویر یک شخصیت منفی و غیرقابل احترام بسازید و عزت نفس و خودباوری او را لگدمال کنید.
به کودکتان اجازه دهید که مسیرهای مختلف را با نظارت شما تجربه کند تا بتواند در آینده راه را از چاه تشخیص دهد.
سعی کنید در راستای آنچه فرزندتان بدان علاقهمند است(نه آنچه شما به آن علاقه دارید) برای او مسیر درستی را هموارسازید بهعنوان مثال اگر فرزندتان به نوشتن داستان علاقهمند است ولی دیکته خوبی ندارد هنگامیکه او از شما میخواهد مطالبش را بخوانید، بدانید انتظار تحسین و راهنمایی دارد نه اینکه شما از کنار اصل موضوع که خواندن و اظهارنظر درباره نوشتههایش است بگذرید و مرتب با لحنی انتقادآمیز از غلط دیکتههای فراوانش صحبت کنید. آیا بهتر نیست به او بگویید: «خیلی دوست دارم نوشتههایت را حتی اگر 700 تا غلط املایی هم داشته باشد بخوانم تا بعد راجع به بخشهایی که بهنظر من و تو خوب و بد میآید صحبت کنیم تا به مرور، دیکتهات هم بهتر شود.»
3- از انتقاد مستقیم بپرهیزید:
در روابط والدین و فرزندان هیچچیز مانند انتقاد به سرعت دیوار و سردی ایجاد نمیکند. عدمتأیید کودک توسط والدین دردناکترین و غیرقابل جبرانترین حمله شخصیتی است. جملاتی نظیر «تو تنبلی، تو بیمسئولیتی» شخصیت او را به کلی منهدم میکند.
به جای به کاربردن جملات انتقادی، با احترام به فرزندتان تفهیم کنید که کدام حرکت و رفتار است که از نظر شما غیرقابل پذیرش و ناراحتکننده است و به آنها گزینههای رفتاری مناسب پیشنهاد دهید و به فرزندتان فواید نوع رفتارخاصی که مدنظرتان است را تفهیم کنید؛ بهعنوان مثال وقتی فرزندتان ظرف غذایش را بعد از اتمام روی میز رها میکند، به جای اینکه با صدای بلند او را مورد شماتت شدید قرار دهید به او بگویید جای این ظرف برای تمیزشدن و استفاده دوباره در ظرفشویی است، پس لطفاً ظرفهایت را داخل آن قرار بده. www.gorooh.parsiblog.com