خستگی بدنی و روحی برای انسان، حالتی آزار دهنده است که تقریبا تمام توان و انرژی وی را تحت تاثیر قرار داده و از کارایی افراد میکاهد و درتعریف آن گفته شده: خستگی Fatigue کاهش توانایی انجام دادن کار است، خواه کار بدنی باشد یا ذهنی .خستگی، آسیب دیدن عمل دستگاه های حسی، عصبی، یا عضلانی که در نتیجه انگیزش و فعالیت مداوم پیدا میشود.
خستگی، بیزاری و سیری است که یک احساس بدنی خاص است. www.gorooh.parsiblog.com
عصبانیت Nervousness حالت تنش درونی، بی آرامی و حساسیت فوق العاده را میگویند. (فرهنگ علوم رفتاری،شعاری نژاد)
منظور ما در این نوشته کوتاه، خستگی اعصاب،ضعف عصبی و نوراستنی Neurasthenia نیست. خستگی اعصاب یک بیماری کنشی است که با احساس ضعف و کاهش فعالیت بدنی و ذهنی مشخص میشود. بیماریای عصبی است که شخص مبتلا دائما از ضعف و خستگی بدنی و ذهنی، احساس سنگینی در سر، ضعف حافظه و دیگر عوارض شکایت میکند. البته این احساس نتیجه فعالیت عضلانی و ذهنی نیست بلکه یک نوع خستگی خیالی است که در اثر اضطراب روانی پیدا میشود.
معلمان هم مانند دیگر افراد ممکن است دچار خستگی شوند. کار ارزشمند معلم به دلایل بسیار با دیگر مشاغل تفاوتهایی دارد. معلم در کلاس باید از دانشآموزان ارزشیابی شفاهی و کتبی داشته باشد، کلاس را مدیریت و اداره و سر و صدا و گرمی و سردی را تحمل کند، واکنش دانشآموزان را نسبت به تشویق و تنبیههای احتمالی زیر نظر بگیرد، محبت بورزد، عواطف مختلف از خود بروز دهد، در آن واحد با چندین نفر با وجود تفاوتهای فردی آشکار سر و کار دارد، به پرسشهای همه پاسخ دهد، از یادگیری تکتک دانشآموزان اطمینان حاصل کند، به پیشرفتهای شاگردان توجه کند و برای ارتقای سطح کیفی کلاس تلاش کند، آشتی دهد، تشویق کند، ارتباط موثر بین خود، والدین و مدرسه را ایجاد نماید، دل بسوزاند، عشق بورزد، هر دانش آموز را در فرآیند آموزش و یادگیری سهیم کند، دانشآموزان را به نوبه مطرح کند، اشکال بگیرد، رفع اشکال کند، قضاوت کند، راهنمایی کند، نمره دهد، بیش از دیگران مراقب اعمال و گفتار خود باشد، پند و اندرز دهد، سخنرانی کند، تکالیف را بررسی کند، بین مباحث جلسات پیش و درس جدید رابطه ایجاد نماید و خلاصه و جمعبندی کند.
از طرف دیگر، دانشآموزان پر جنب و جوش هم مجبورند برای ساعاتی در کلاس نشسته، مقررات و نظم را رعایت کنند، به پرسشهای معلم پاسخ گویند و هر کدام انتظار دارند در جریان یاددهی و یادگیری مشارکت داده شوند، سردی و گرمی و سر و صدای کلاس را تحمل کنند، نسبت به فضای آزاد منزل و حیاط مدرسه از جنب و جوش خود بکاهند، مطرح شوند و ذهن و حواس خود را جمع کنند.
معلم باید حواس تمامی دانشآموزان را هنگام تدریس به خود جلب کند. از انتقال صحیح اطلاعات به دانشآموز اطمینان یافته و نکات لازم در شیوههای تدریس خود را مد نظر قرار داده، برای موثر بودن تلاش خود همواره به ارزیابی روش خود و میزان یادگیری دانشآموزان بپردازد و انتظارات مدرسه و خانواده را در مورد دانشآموزان در حد ممکن بر آورده کند.
مجموعه موارد بالا و صدها مورد فعالیتهای ظریف و حساس معلم در کلاس، میتواند خستگی وی را به دنبال داشته باشد؛ اما برخی عوامل موثر بر افزایش خستگی معلمان در کلاس چیست؟
در زیر خلاصهای از این عوامل ذکر میشود که ممکن است در برخی مدارس و برای برخی معلمان مصداق نداشته باشد و البته جا دارد هر کدام از بندها، جداگانه و به دقت بررسی شود و راهکارهایی برای به حداقل رساندن تاثیر آنها در خستگی معلمان ارائه شود. موارد مذکور صرفا براساس تجربه شخصی تعدادی از همکاران و جهت اطلاع آورده شده؛ اما معلمان باتجربه و دارای سابقه خدمت بالا تاکید میکنند که از تمام عوامل موثرتر بر خستگی معلم این است که معلم تمام وقت کلاس را به خود اختصاص دهد و از روش تدریسهایی که دانشآموزان در آن کاملا منفعل هستند، استفاده شود. ضمنا تجربه نشان داده است که دانشآموزان به درس و تدریس معلمان پر انرژی، شاداب و سر حال در کلاس، توجه بیشتری دارند و مطالب ارائه شده را بهتر یاد میگیرند و در کل، از نظر آنان، اینگونه معلمان از نظر بیشتر دانشآموزان، افرادی دوست داشتنی، موثر و کارا هستند. بعکس، گرچه اطلاعات علمی برخی معلمان بسیار خوب و حتی نحوه ارائه درس در کلاس هم اشکالی ندارد؛ اما به دلیل اینکه مطالب را با شادابی و حرارت به دانشآموزان ارائه نمیدهند، میزان توجه و یادگیری آنان در کلاس کمتر خواهد شد.
? عوامل خستگی
? نداشتن برنامه و طرح درس مشخص برای یک جلسه آموزشی.
? ناهماهنگی معلمان و کادر مدرسه در تنبیه و تشویق دانشآموزان و اینکه ممکن است از برخوردهای محبتآمیز یا تشویق و تنبیه و روش تدریس معلم، سوءاستفاده کنند.
? این نگرش که بیش از اندازه فعالیت میکند و کسی قدرش را نمیداند.
? داشتن این نگرش که کار وی مهم، مفید و موثر نیست و نتیجهای مشهود در دانشآموز ندارد.
? داشتن این نگرش که تاثیر کار معلم در سطح جامعه چندان مشهود نیست.
? مشکلات شخصی معلم مربوط به خارج مدرسه، مانند داشتن فرزند کوچک، استراحت ناکافی، مشکلات احتمالی مادی، مشکلات جسمی.
? انتقال ناخواسته (احتمالی) مشکلات شخصی و عصبانیتها به کلاس درس توسط معلم.
? استفاده از یک روس تدریس یکنواخت مانند روش تدریس سخنرانی صرف که دانشآموزان به صورت کامل شنونده و منفعل خواهند بود.
? عدم استفاده نکردن از وسایل کمک آموزشی در کلاس، پس کلاس تنوعی برای دانشآموز نخواهد داشت و ممکن است رغبتی به شنیدن سخنان معلم نداشته و توجهی به کلاس ننمایند.
? حساسیت و تاکید معلم به انضباط خشک کلاسی دانشآموزان، که ابتدا به کسالت دانشآموز و سپس معلم منجر خواهد شد.
? عدم رضایت شغلی معلم.
? حساسیت بیش از حد معلم به جنب و جوش دانشآموزان و رعایت مقررات کلاسی و درگیریهای احتمالی پس ازآن.
? اختصاص اوقات کلاس به رسیدگی به درگیریهای خود با دانشآموزان، و دانشآموزان با یکدیگر.
? تاکید احتمالی برخی مناطق، مدیران مدارس و بازرسان به داشتن نمرات ثبت شده بیشتر توسط معلمان در دفتر نمره، بدون توجه به انواع شیوههای ارزشیابی و فقط تاکید بر نمرات پرسش پای تخته که این سبک ارزشیابی به میزان زیادی از انرژی معلمان کاسته و آنان را باکمبود وقت مواجه میکند.
? و دیگر عوامل
? خستگی معلم مربوط به دانشآموزان، کلاس و محتوای دروس.
? بیتوجهی دانشآموزان به کلاس در اثر درگیریهای احتمالی بین خود.
? بیتوجهی دانشآموزان به تدریس معلم به دلیل امتحان یا پرسش ساعت پیش یا بعد.
? آلودگی هوای کلاس، بیماریهای واگیردار، گردو خاک در کلاس.
? خستگی دانشآموزان در ساعات آخر و معلم مجبور است مکررا توجه آنان را به کلاس و درس جلب نماید.
? خستگی دانشآموزان به دلایل متعدد مانند مسابقات ساعات پیش، عدم استراحت و خواب کافی در منزل.
? آمادگی نداشتن دانشآموزان برای پاسخگویی یا امتحان و مقاومت و چانه زنی در برابر پرسش یا ارزشیابی معلم.
وجود دانشآموزان بیانضباط، بینظم، مزهپران، متلکگو، و مخل نظم کلاسی که معلم را مجبور به تذکرات مکرر خواهد کرد. گاهی علل بینظمی در کلاس ناشی از خود دانشآموز است. برخی از این علتها عبارتند از:
مدیران مدارس سهم بسزایی در کاهش خستگی معلمان داشته و میتوانند با ایجاد فضایی شاد و با تاکید بر روشهای ایجاد انگیزه بسیار موثر واقع شوند- ناراحتیهای جسمی، روحی و روانی