اگر ضرورت دارد از شاگرد انتقادی بنمائیم، از کجا شروع کنیم. اگر مستقمیاً عیب را بگوئیم او به شدت ناراحت میگردد. شاگردی داشتم که خط بسیار بدی داشت به وی گفتم تو مطالب را خوب فهمیدهای ولی متأسفانه چون خوانده نمیشوند نمیتوانم نمره خوبی بدهم با آنکه عیب کارش گفته شد و خردهگیری نامطبوعی بود ولی چون بعد از تمجید مزایا و هنرهای او بود چندان گران برایش نیامد. روش عمل مانند کار سلمانی است وی قبل از آنکه تیغ را به کار اندازد، زمینه صورت را صابون کاری میکند.
و این عین رفتاری است که دانشآموز خطاکار به آن نیازمند است. پس قبل از شروع انتقاد حتماً باید از روی صدق و صفا بعضی امور مربوط به او را که واقعاً قابل تمجید باشند بستائید و از تحسین مضایقه نکنید.www.gorooh.parsiblog.com
برای تبدیل رفتارهای اشخاص به نحوی که منجر به خشم و خصومت نشود باید خطاها را به طور غیر مستقیم به آنها خاطر نشان کرد.
در کلاس مشغول تدریس قسمت مهمی از کتاب بودم. پوست پفک بزرگی روی کف کلاس افتاده بود. در حین صبحت خودم آن را برداشتم و در حالی که همه کلاس در آن سکوت خاص با تعجب و شرمندگی نگاهم میکردند آن را در سطل آشغال گذاشتم. در چهرههای آنها خجالت و ندامت کاملاً هویدا بود. شاید اگر مستقیماً توبیخ میکردم فوراً در صدد دفاع بر میآمدند. با انواع دلایل مختلف، که گناه را گردن همه، الا خودشان بیاندازند ولی به این شکل که گذشت. دیگر تا آخر سال چنین صحنههایی در کلاس ندیدم.
به خاطر داشته باشیم شاگردانی که تقریباً نصف ما سن دارند نباید دارای نظر و تدبیر و سلیقه و قضاوت مانند ما باشند و به خاطر بیاوریم ما نیز در سن آنها بودیم اشتباهاتی داشتهایم و اکنون به جای آنکه مرتباً خطاهای آنها را به رخ بکشیم بهتر است آنها را برای حل مشکلات کمک کنیم. لذا قبل از جستن عیب دیگران باید بکوشیم به خطاهای خود صمیمانه اعتراف کنیم. مثلاً جمله را به این شکل آغاز کنیم: من هم به سن شما بودم. چنین اشتباهاتی داشتهام ولی گمان نمی کنی بهتر باشد این روش را امتحان کنی در ادامه با توجه به احساسات عالیه انسانی بگوئیم میدانی اگر موفق شوی در مدرسه برایت احترام بیشتری قائل میشوند یا اینکه خانوادهات به تو افتخار میکنند و یا اینکه معلمهایت بیشتر دوستت خواهند داشت و... پس آنها را به خطاهایشان آگاه کرده و روش اصلاح را به آنها نشان میدهیم.