الف) در درجه اول باید متوجه شویم آیا فرزند ما در مقایسه با دیگران ضعیف است و یا این که خودش فینفسه ضعیف است.
ب) باید بررسی کنیم ضعف فرزند ما ناشی از چه عواملی بوده است.
- علل جسمی و ضعف بنیه بدنی مثل ضعف بینایی و شنوایی
- علل روحی و روانی مانند اضطراب، افسردگی، ترس و نداشتن اعتماد به نفس.
- محیط نامساعد برای تحصیل مثل شلوغی خانه، مهمانی و پذیرایی مکرر، تلویزیون و اسباببازیهای زیاد و متنوع
- محیط خانوادگی پرنزاع و آشوب، اختلاف خانوادگی و مسافرتهای مکرر پدر و مادر.
- تبعیض و تحقیرهای مکرر و مقایسه با دیگر همسالانی که از او جلوترند.
- نداشتن نظارت ما بر کار او در طول سال تحصیلی به علت پرمشغله بودن و یا بیتوجهی ما به او.
- نامناسب بودن محیط کلاس و مدرسه مثل نداشتن معلم، تعویض و تغییر معلم، وجود سر و صدای زیاد و دیگر عوامل که مخل آموزش است و کمبود امکانات آموزشی.
- وجود حوادث و اتفاقات در طول سال تحصیلی یا به هنگام امتحان.
ج) درخصوص علت ضعیف بودن نتیجه امتحان باید با خود دانشآموز صحبت کنیم و نظر او را بخواهیم و او را وادار به چارهاندیشی و تصمیمگیری کنیم تا حاضر شود فعالانه برای رفع نواقص خود بکوشد.
د) با معلمان و مسوولان مدرسه درخصوص علل ضعیف بودن و ناموفق بودن دانشآموز مشورت و تبادلنظر کنیم و در صورت لزوم از مشاوران و متخصصان آموزشی و تربیتی کمک بگیریم.
ه) پس از مشخص شدن علت یا علل باید با کمک فکری و تمایل دانشآموز برای جبران عقبافتادگی تحصیلی او برنامهریزی و سپس بر اجرای برنامههای تعیین شده دقیقا نظارت کنیم.
و) باید به یاد داشته باشیم که موفقیت، نیازمند به اعتماد به نفس، شخصیت سالم و امید به آینده است. لذا باید مترصد انجام کارهای مثبت او باشیم و شرایطی را برای ظهور و بروز آنها فراهم کنیم تا با تاکید بر ویژگیهای مثبتی که دارد (خصایص و صفات انسانی ارزشمند، مهارتهای فردی و نمرات خوبی که در بعضی از دروس گرفته) روحیه و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند.
ز) ما (والدین و معلمان) باید اعتقاد داشته باشیم که تنبیه جسمی، روانی و عاطفی به هر شکل که باشد، دانشآموز شکستخورده را بیشتر از پیش تحقیر میکند و کوچکتین نتیجهای برای احراز موفقیت و جبران عقبافتادگی تحصیلی ندارد. کاری نکنیم که دانشآموز احساس کند به خاطر نمره ما را از دست داده است، بلکه باید این احساس را در دانشآموز ناموفق به وجود آوریم که میتواند برای مقابله با شکستی که خورده، از حمایت ما استفاده کند. راستی اگر فرزند شما روزی در امتحان شکست خورد و ناکام بود با او چه میکنید؟
ح) در اینجا از نظر تربیت ضروری است بدون خشم و عصبانیت او را ملامت کنید و به اصطلاح روی جراحت دل او نمک بپاشید و درد و ناراحتی او را شدیدتر کنید تا به خود آید و دریابد که چه کرده و چه عاقبتی برای اوست، اما در ملامت افراط نکنید. پس از این که دل او را شکستید، بکوشید به ترمیم آن بپردازید. فورا ملامت را متوقف کنید و به او متذکر شوید که فعلا چارهای جز این نیست که به تلاش مجدد بپردازد و جبران مافات کند.
ط) به او اطمینان دهید که اگر از نو کار و تلاش کند، میتواند به جبران گذشته بپردازد و یا لااقل جلوی زیانهای بعدی را سد کند. به او وعده دهید که موجبات کار و فعالیت او را فراهم میکنید و آبروی او را محفوظ خواهید داشت.
ی) دل او را به دست آورید. به او جرات و شجاعت دهید، برنامه کاری برای او معین کنید و از او بخواهید این بار به حرفهای شما توجه و آبروی از دست رفته را احیا کند. و البته مراقب باشید با کار و تلاش تابستانی خود در امتحانات تجدیدی موفق شود. اگر دیگران از او درباره نتایج امتحانش سوال کردند، برای این که ملاحظاتی عاطفی فیمابین او و خودتان پدید آورید، سعی کنید شما به آن شخص پاسخ دهید و تجدیدی او را توجیه و ناچیز قلمداد کنید و یادآور شوید که او در همین تابستان آن را جبران خواهد کرد.
در صورت مردودی: ممکن است فرزند شما مردود شده باشد. در آن صورت، حال و وضع او بسیار بد و نگرانکننده خواهد بود. ممکن است اصلا در برابر شما حاضر نشود و یا مدتها خود را از دید شما دور دارد.
به نظر ما اینجا هم جای تنبیه و کتک زدن نیست. حتی ممکن است جای سرزنش و ملامت هم نباشد، بویژه اگر شما در طول مدت سال تحصیلی از کار و درس او مراقبتی نداشتهاید، وسایل و امکانات او را فراهم نکردهاید و یا تذکر و هشداری به او ندادهاید.
شک نیست که فرزند شما در این امر کوتاهی کرده و فعالیت لازم را انجام نداده است، ولی اگر کمی انصاف به خرج دهید، ممکن است به این نتیجه برسیم که ما هم در این شرایطی که پدید آمده مقصریم. ما هم پدر و مادر متعهدی نبودهایم. به موقع کمک و حمایت لازم درسی را از او به عمل نیاوردهایم. اگر با هم به کارش رسیدگی میکردیم، شاید عاقبت او چنین نمیشد.
به هر حال فعلا سرزنش و تنبیه و مجازات رفوزگی او را زائل نخواهند کرد. اگر به واقع در طول مدت سال درباره او کار و تلاش کردهاید، تذکر و اخطاری دادهاید و او تنپروری کرده طبیعی است که کمی نیش ملامت و توبیخ را بچشد، ولی باز هم بدان شرط که در آن افراط نشود.
از دیدن کارنامهاش تاسف و تاثر خود را نشان دهید، ولی بر خود مسلط باشید. بکوشید تصمیم حادی اتخاذ نکنید و حتی سخنان مایوسکننده بر زبان جاری نسازید. به ناسزاگویی و بد و بیراه و فحش دادن نپردازید و همچون والدین جاهل او را از خود طرد نکنید.شبهنگام او را نزد خود فرا بخوانید و با آه و افسوس به او تفهیم کنید که چگونه یک سال از عمرش را به هدر داده و چگونه خود را از زندگی و خدمت و رشد عقب انداخته است. به او بفهمانید که اینک وقت تجربهآموزی است، از این شکست درس عبرت بگیرد و راه موفقیت را برای خود هموار کند.
در مورد نمرات ضعیف: فرزند شما چه مردودی و چه تجدیدی و حتی گاهی آنها که قبول شدهاند، در مورد برخی دروس ضعیفند و نمرهشان در حدی نیست که بر پایه آن بتواند پایههای دیگری بنا کند و ادامه تحصیل دهد.
در اینجا چه باید کرد؟
به نظر ما ضروری است برای درسهایی که نمرات کمتر از 14 و 15 دارند فکری کنید، فکری که در آن زمینهسازی برای رشد باشد. شاید برای شما این امکان وجود نداشته باشد که برای فرزندتان معلم خصوصی بگیرید، ولی راههای دیگری برای جبران ضعفها و عقبماندگیها وجود دارند از جمله:
- ثبتنام او در آموزشگاهی که دولت برای این کار معین کرده است.
- بهرهگیری از دوستان و آشنایان و بستگان کودک که در کلاس بالاتری سرگرم تحصیلند.
- واداشتن به مطالعه کتابهای درسی و دوره کردن آنها و یادداشت کردن سوال تا از فردی مطلع پرسیده شود.
- اگر خودتان فردی باسواد هستید و از دروس او سر در میآورید، صالحترین فرد برای کمک به او هستید کافی است در شبانهروز یک ساعت یا کمتر از وقت خود را برای او صرف کنید و طبیعی است اگر این کار را در طول مدت سال انجام میدادید، ممکن بود او یک سال ضرر نکند.
خوشبختانه در کشور ما نیز در مقطع ابتدایی با توجه به تغییر روش ارزشیابی از نمره به کیفی کودکان بدون مردودی و فقط با نمرات متفاوت به کلاس بالاتر میروند و این کار حسنهای زیادی دارد، از جمله این ترس از امتحان وجود ندارد و این غول ترسناک بر سر کودکان سایه نمیاندازد. همچنین کمکم تمرینهای کلاس و تلاش کودکان و نمرات تدریجی در کلاس جای آزمونهای سنتی را میگیرد و این کار بسیار خوبی است. در هر صورت چه خانوادهها و چه معلمان نباید کودکان را از نمره و امتحان بترسانند، بویژه در سالهای اول تا پنجم ابتدایی آزمون باید همراه با تدریس باشد.
مواضع والدین
به هر حال دیر یا زود نتایج امتحانی فرزندتان را خواهید دید. در برابر آن چگونه باید عمل کنید؟ شک نیست که شما با آشنایی و شناختی که از فرزندان خود دارید، میدانید چگونه باید عمل کرد.
به نظر ما نوع موضعی را که والدین در این رابطه اتخاذ خواهند کرد، مهم و سرنوشتساز است. در مواردی ممکن است ما نسنجیده عمل کنیم و در نتیجه عوارضی برای کودک پدید آوریم که آثارش مادامالعمر در آنان باقی بماند و حتی زمینه را برای شکستهای بعدی فراهم کند. برخی پدران و مادران ممکن است با فرزندان خود در حین ملاحظه کارنامه به گونهای سرد یا خشن برخورد کنند. کودک در آن ساعت شاید واکنش و عکسالعملی نشان ندهد، ولی خاطره آن صحنه برای همیشه در ذهن کودک باقی خواهد ماند و یا کسانی را داریم که راز موفقیت یا شکست خود را طی مدت عمر به این مساله وابسته دانستهاند.
برگرفته از سایت مرجع سوالات هماهنگ کشوری